بخواهیم یا نخواهیم فوتبال جذابیت خود را دارد و در بطن آن، قدرت نهفته است و به همین دلیل می تواند پای میز مذاکره با دیگر اصحاب قدرت بنشیند.
انتخابات فدراسیون مهم فوتبال برگزار شد تا پایانی باشد بر التهاب های حاکم بر این رشته که چه کسی قرار است سکان هدایت آن را بر عهده بگیرد. به دلیل آنچه ذکر شد هر امری در فوتبال میتواند تاثیر بسیاری در دیگر رشتهها داشته باشد و شاید بتوان گفت آنچه که بر فوتبال می گذرد در آینده دیگر رشته ها نیز اثرگذار است. این اثر می تواند مثبت باشد یا منفی.
انتخابات فدراسیون حاشیههایی داشت که برخی مثبت بودند و برخی منفی. ارزیابی مثبت یا منفی بودن هم به این موضوع باز میگردد که ما در ورزش دنبال چه چیزی هستیم؟ بی تردید همگان بر این اصل اتفاق نظر دارند که باید ستون و پایه ورزش اخلاق باشد و این امر مهم در تمام ساحتها رعایت شود.
اما سوگمندانه باید گفت در این انتخابات حاشیههایی بوجود آمد که چندان اخلاقی نبود و اگر این حاشیهها به فرمان یا اطلاع کاندیداها بوده باشد آنگاه باید نگران آینده ورزش بود. از جمله اینها می توان به شائبه مهندسی انتخابات اشاره کرد.
از سویی وزارت وزارت ورزش دخالت را تکذیب می کرد و از دیگر سو سر و صداهای مختلفی مبنی بر مهندسی به گوش می رسید. یکی از کاندیداها که مورد این اتهام قرار گرفت کیومرث هاشمی بود اما او هیچ پاسخی بر این شایعات نداد تا مبادا گامی برای تخریب رقبا برداشته باشد آن هم در شرایطی که دیگر رقبا گاه مستقیم و گاه با اشاره او را مخاطب قرار دادند. در این میان هیچکس نپرسید که اگر نظر وزارتخانه بر انتخاب هاشمی است پس چرا سه سال است هیچ پستی به او ندادند و ناگهان می خواهند او را به ریاست حساس ترین فدراسیون بگمارند؟
بگذریم که در این میان حتی پاره ای اتهامات را متوجه او کردند که از پایه و اساس دروغ بود. اما هاشمی در این میان سکوت کرد و حتی بعد از انتخابات تشکری نوشت و به فرد منتخب نیز تبریک گفت تا نشان دهد برای او اصولش از همه چیز مهمتر است و بر سر آن معامله نمیکند حتی به قیمت رسیدن به منصبی.
ورزش ما نیازمند این برخورد است، نیازمند این سکوت است. نیازمند این اطلاعیه هاست تا روی آرامش ببیند بی شک نمی توان از رفتار کیومرث هاشمی تقدیر نکرد و آرزومند نشد که این شیوه ها گسترش بیشتری پیدا کند.
فرد دیگری که باید از او به نیکویی یاد کرد علی کریمی است. مردی که بدون هیچ رانتی به میدان آمد. وعده ای نداد و بر داشته های خود تکیه کرد. علیرغم هشدارهای این و آن که رای نمی آورد بدون هیچ هراسی آمد تا بگوید جدای برد و باخت برای او بازی جوانمردانه مهم است و تکلیفی که احساس می کند. علی کریمی برنده بدون رای بود. او صدای کسانی بود که می خواهند روی پای خود بایستند و برداشته های شخصی و نه روابط تکیه کنند. این شجاعت و شهامت را باید ستود.
کاش کریمی سایر ابزارهای مدیریت را فراهم کند تا به آینده فوتبال دلخوش باشیم و بدانیم سرمایه ای ذخیره داریم و کاش این خودباوری در دیگر شایستگان نه تنها فوتبال که دیگر رشته ها نیز بوجود آید تا شاهد حضور آشناها و رفقای برخی مدیران نباشیم.