به گزارش منهای فوتبال، در همین راستا شعبانی بهار رئیس کنونی فدراسیون تیروکمان طی مصاحبهای خاطر نشان کرد "شکایت از فدراسیون جهانی و فدراسیون ملی تیروکمان توسط کریم صفایی خسارتهای مادی و صرف وقت زیادی به فدراسیون ملی وارد کرد.
هرچند شکایت وی در زمان رئیس پیشین فدراسیون یعنی محمد علی شجاعی صورت گرفته بود اما پیامدهای آن تا به امروز ادامه داشت و نهایتا رای دادگاه بین المللی عالی ورزش در خواست شاکی را مردود اعلام کرد."
بدیهی است مرور اتفاقات گذشته و به اصطلاح نبش قبر رخدادها در حوزه مدیریت و انتخابات فدراسیون یادشده مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد و در حوصله این مختصر نمیگنجد، با این وصف یک واقعیت را نمیتوان از نظر دور داشت که اگر بیتدبیریهای خصوصاً دو دوره وزارت ورزش یعنی محمد عباسی و سلطانیفر انجام نمیگرفت و اتفاقات و اختلافات دست اندرکاران وقت فدراسیون تیروکمان با سعه صدر و سرانگشت تدبیر گشوده میشد، چه بسا شاهد بروز دو دستگی در حوزه ورزش یاد شده و خسارتهای مورد ادعایی نمیشدیم.
صرفنظر از اتفاقات و رخدادهای ریز و درشت باید اذعان کرد کریم صفایی در دوران ۸ ساله حضور خود در فدراسیون تیروکمان بد کار نکرد. در واقع او به خواست رییس وقت سازمان تربیت بدنی سنگ بنای فدراسیون یاد شده را استوار کرد و با کار و تلاش جمعی این مجموعه را به جایی رساند که در عرصه بینالمللی حرفهای زیادی برای گفتن داشت. همین خدمات او را امیدوار کرده بود تا به پاس آنها بتواند میوه نهالی را که کاشته بود برچیند اما نه تنها این موهبت در حق وی ادا نشد بلکه کار به جایی رسید که امکان حضورش در انتخابات فدراسیونی که خود بنیان گذاشته بود فراهم نشود! همانطور که درِ سالن مجمع فدراسیون باستانی را به روی فردی چون محمدرضا طالقانی که چکیده ورزش و کشتی است بستند و ایضا کاری کردند تا یزدانیخرم نتواند محصول چند سال فعالیت خود را در المپیک لندن برداشت کند!
سناریوی این قصههای تلخ در گذشته به نوعی نوشته و اجرا میشد و امروز به شیوه دیگری تدوین میشود. به واقع معمولا در چنین مواردی سنگ بیتدبیری را کسانی به چاه میافکنند که باید خود گرهگشای ورزش باشند! شاید اشتباه امثال یزدانی خرم و کریم صفایی این بود که چندان به خواستههای مسئولان وقت ورزش گردن نمیگذاشتند چون در جایگاهی که قرار داشتند خود را صاحبنظر میپنداشتند. چه بسا از نظر عدهای، همین شیوه تفکر دلایل کافی برای بروز اختلاف و تشتت آرا را فراهم و پیامدهای زیانبار به همراه میآورد. البته صفایی اشتباه دیگری هم داشت و آن اینکه علاوه بر فدراسیون داخلی، همزمان با فدراسیون جهانی نیز در افتاد. در هر حال نگاهی به اتفاقات و روند فعالیت و عملکرد فدراسیون تیروکمان پس از رفتن صفایی، گویای این واقعیت است که در این سالها اتفاق چشمگیر و جهش قابل توجهی در عرصه این ورزش اتفاق نیفتاده و دو رییس فدراسیون بعد از صفایی اگر خدماتی داشتند اما بیشتر حاصل کِشتههای گذشته را درو کردند. در این میان البته بعضا اتفاقات دور از انتظاری همانند حذف زهرا نعمتی شانس مدال ما در بازیهای آسیایی هم رخ داده که در نوع خود بسیار تامل برانگیز بود.
حال باید ببینیم با مردود اعلام شدن شکایت صفایی و آسودگی خیال مسئولان کنونی فدراسیون از این بابت حرکت در مسیر موفقیتهای آینده سرعت بیشتری خواهد گرفت؟
به قلم:محمدرضا کاظمی