در حسن نظر و سلامت نفس دبیر محترم فدراسیون کشتی تردیدی نیست و قطعا اعلام خبر مذکور نیز نشان از پاره ای نگرانی های وی در ارتباط با اختلافات نظرهای ریز و درشت جامعه کشتی دارد که سال های اخیر مجال ظهور پیدا کرده و البته طی یک سال گذشته عمق بیشتری یافته است؛با تمام این اوصاف نکته قابل تامل اینکه باید پرسید آیا سفرهایی از این دست می تواند گره گشای اختلاف سلیقه های احتمالی در میان جامعه گوش شکسته باشد یا خیر؟
به اعتقاد نگارنده و مطابق تجربه به دست آمده، سفرهایی از این دست نمی تواند برخی گسست های موجود در میان جامعه کشتی را از میان بردارد مگر اینکه عزم و اراده جدی در این میان بوده باشد و از همه مهمتر مخاطبان این سفرها احساس کنند دیدار کننده به معنی واقعی کلمه جهت ایجاد همدلی و حمایت پای در میدان نهاده و نیت دیگری در میان نیست. به سخن دیگر در ورای نیت اتحاد، اهداف دیگری در میان نباشد.
بر همین اساس شاید بهتر باشد ابتدا دلایل افتراق و عدم همدلی در میان جامعه کشتی شناسایی و سپس در جهت رفع موانع مودت، اقدام لازم صورت گیرد. بدیهی است اگر پیشاپیش آسیب شناسی و نقد از درون را سرلوحه کار قرار ندهیم سفرهای استانی نمی تواند گرهی از مشکلات باز و خالی از سیاسی کاری تلقی شود.به عبارت دیگر اگر نیت خیری در کار نباشد و موارد دیگری غیر از آنچه گفته می شود را دنبال کنیم در آن صورت نمی توان صداقت موضوع را تصدیق کرد.
تجربه یک سال گذشته موید این واقعیت است که سیاست های فدراسیون در امور مربوط به استان ها ضعیف و در پاره ای موارد چالش برانگیز بوده است. نمونه های متعدد پنهان و آشکاری را می توان در این رابطه به عنوان شاهد مثال ذکر کرد که از آن جمله باید به استعفای پیش از موعد روسای هیات های آذربایجان شرقی و خوزستان، دلخوری روسای پیشین هیات های گیلان،زنجان و اردبیل، بروز پاره ای اختلافات در دیگر هیات های استانی از جمله لرستان و مواردی از این دست اشاره کرد. این موارد تنها نمونه های آشکار مشکلات در هیات های استانی است. بی گمان موارد پنهانی نیز وجود دارد که هیات های مربوطه بنا به دلایلی علاقه مند به بیان آنها نیستند و چه بسا سکوت معنا دار آنان گویای بسیاری از مسائل باشد.
بنابراین باید اذعان کرد نه تنها سفرهای استانی پیشین و وعده های گذشته بی نتیجه بوده بلکه از قضا اصل سفرها نیز بیش از آنکه زمینه همدلی و اتحاد را ایجاد کند، موجبات دلخوری ها را فراهم ساخته است!
شاید روزگاری می شد با اتخاذ روش های نخ نمای گذشته به اهداف مورد نظر دست یافت اما امروز و در عصر انفجار اطلاعات و پیشرفت حیرت انگیز فضای مجازی که اخبار و رویدادها به سرعت برق و باد انعکاس پیدا می کند گریزی از بیان حقایق نیست. تحت این شرایط حضور رییس فدراسیون کشتی در استان های مختلف صرفا با جنبه های حمایتی و ایجاد انگیزه نزد هیات های استانی قابل توجیه خواهد بود. وقتی مدام صحبت از کاهش آمار جمعیتی کشتی گیران فعال کشور می شود، زمانی که از پسرفت این رشته ملی داد سخن می دهیم باید راهکارهای رفع این نگرانی را هم به هیات های استانی ارائه کنیم. کسی که متولی این امر است و به هر دلیل امروز سکان هدایت ورزش اول را در دست گرفته می تواند رفع همین مشکل را ضامن سفر خود به استان ها در راستای ایجاد همدلی قرار دهد. در واقع رفع همین یک دغدغه مهم می تواند اساس سفرهای استانی باشد و اینکه چرا در استان های مختلف گرایش نوجوانان و جوانان به سمت و سوی ورزش اول تا این حد پایین آمده است؟ چگونه می توان گره گشا کم و کاستی های موجود هیات ها در این رابطه و مشکلات بسیار دیگر آنان خصوصا در بخش مالی شد؟ وقتی مسئولان فدراسیون مدام از کسر بودجه و مشکلات مالی سخن به میان می آورند چگونه می توانند با سفر به استان ها گره گشای امور هیات ها و ایجاد فضای همدلی باشند؟ مسئله تنها این نیست بلکه در شرایط کنونی که تارو پود ورزش از هم گسسته و مسئولان وزارتخانه مربوطه سعی می کنند تمام ضعف های خود را پشت صعود پرسپولیس به فینال باشگاههای آسیا پنهان کنند سفرهای استانی رییس یک فدراسیون به استان ها به همان اندازه مفید خواهد بود که سیاست های متولی ورزش.
محمدرضا کاظمی