این رقم ادعایی درست یا غلط، حکایت از واقعیت تلخی دارد که تار و پود ورزش را در هم تنیده و مثال این وضعیت را کم و بیش در بخش های مختلف نیز می توان مشاهده کرد. انصاف بدهید آیا در این اوضاع و احوال اقتصادی و گرانی کمر شکن، افراد عادی جامعه می توانند چنین پول هایی را صرفا بابت استخرشان بپردازند؟ تردیدی نیست که واژگان باشگاه یا ورزشگاه انقلاب به هیچ عنوان مفید معنای مکانی نیست که در آنجا صرفا طبقه خاصی امکان ورزش دارند و قشر عظیمی که انقلاب کردند یا منتسب به این واژه اند امکان حضور در اماکنی از این دست را ندارند. بگذریم از اینکه اصولا محیط و فضای مجموعه یاد شده با هیچ یک از معیارهای متداول و هنجارهای جامعه همخوانی ندارد.
چگونه است ورزشگاههای لاکچری، سالن های نفیس و گران قیمت و رشته های ورزشی پرهزینه به طبقه ویژه ای اختصاص پیدا کرده و چه استعدادهایی که می توانند در این رشته های پر خرج به موفقیت های شایانی دست پیدا کنند اما در پس کوچه های فقر و نداری از یادها می روند و تمام می شوند. این چه تقسیم غیر عادلانه ورزشی است که صورت گرفته و دستگاه متولی مربوطه کوچکترین سیاستگذاری در این زمینه ندارد.؟مگر قرار نبود امکانات ورزش برای تمام اقشار جامعه به صورت رایگان یا با حداقل هزینه توزیع شود؟ اما متاسفانه در گذر زمان نه تنها این شرایط فراهم نشد بلکه به جای توزیع عادلانه امکانات، کاری کردیم که مکان های خاص منحصر به افراد خاص و قاطبه مردم دست شان از همه جا کوتاه شد. کاش لااقل در این اماکن ویژه، پولدارها واقعا ورزش و تربیت بدنی را اولویت کار خود قرار می دادند نه آنکه اوقات خود را صرف تفریح و خوردن و آشامیدن کنند. این استفاده از رانت ثروت چنان جای استعدادهای واقعی را تنگ کرده که به معنی واقعی کلمه می توان گفت، ورزش هم طبقاتی شده است.
فرزندان طبقه پایین جامعه و حتی متوسط که پیشگام عرصه ورزش و کسب و افتخار و مدال هستند چگونه می توانند از پس هزینه های سنگین ورزش در مکانی چون باشگاه انقلاب برآیند ؟ در واقع مسئولان ورزش با سیاست های نادرست خود عملا دست مروجین و استعدادهای واقعی ورزش را بسته و دست کسانی که این مقوله را برای تفریح و چشم و هم چشمی در مکانی معروف انتخاب کرده اند بازگذاشته اند.
بی جهت نیست بر سر مدیریت باشگاه انقلاب دعواست و در چندسال گذشته تعداد قابل توجهی از افراد ریز و درشت در این مجموعه خاص پشت میز ریاست نشسته و پس از اندک زمانی جای خود را به نفر بعدی سپرده اند!
اینجا برای عده ای حیات خلوت و سکوی پرتاب بوده تا به آرزوهای دور و دراز خود برسند. گویی وزارت ورزش عمدا این فرصت را در اختیار آنان می گذارد تا به اهدافی که می خواهند برسند وگرنه جرا باید بر سر مسئولیت مکانی که به زعم خودشان پردردسر و کم بهره است چنین سر ودست بشکنند؟
وزارت ورزش چگونه به وظیفه نظارتی خود عمل می کند که در ورزشگاه تحت نظرش ارقام نجومی صرفا برای حضور در استخر دریافت می شود؟ وضعیت ثبت نام در دیگر رشته های تفریحی و پر هزینه دیگر هم جای خود دارد. این قصه پایانی ندارد مگر آنکه دست های پشت پرده و تصمیم گیرندگان غیر متخصص از ورزش کوتاه شود.
محمدرضا کاظمی