این قهرمان اگرچه در جملات احساسی که برای خداحافظی به کاربرده تاکید کرده از کسی گلایه ندارد اما مفهوم هر کدام از آن جملات غم انگیز، حکایت از رنج های بسیار و دست های پینه بسته ای دارد که طی بیست سال حضور این قهرمان در عرصه پایه ای ترین ورزش ملازم و همراه او بوده است. یکی از همین آسیب دیدگی ها درست درخلال بازی های آسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا به سراغش آمد تا فرصت عرض اندام در مهمترین میدان دوران ورزشی را از ااین قهرمان بگیرد. سال های طولانی در هوای شرجی مازندران تمرین کرد تا خود را به تیم ملی برساند و بیژن جوانبخت مربی این قهرمان رنج بسیار برد تا زندگی ورزشی سامان را به سامان برساند. هم او که پس از خداحافظی شاگردش نوشت: ”پس از ۴۰ سال تلاش برای ژیمناستیک کشور، مدت ها بود که اتفاقات این ورزش برای من اهمیت چندانی نداشت اما وقتی شنیدم شاگردم که از دوران کودکی برای وی زحمت فراوان کشیده بودم زمانی که باید حاصل زحماتش را برداشت می کرد از دنیای قهرمانی کناره گیری کرده، با خود گفتم آیا خواسته سامان مدنی خیلی زیاد بوده که مسئولان ذیربط نمی توانستند آن را محقق کنند؟”
به دنبال اعلام کناره گیری این ملی پوش از ژیمناستیک، یکی دیگر از اعضای تیم ملی یعنی محراب احمد کهنی، ورزشکار موفق استان کرمان که او نیز برای رسیدن به پیراهن تیم ملی سختی های فراوان را به جان خریده و باوجود مشکلات و محرومیت ها تا به این سطح خود را رسانده که مدال نقره مسابقات بین المللی استرالیا را از آن خود کندنیز خطاب به سامان مدنی اعلام کرد: "من هم دارم بهت می پیوندم" صرفنظر از اینکه دومین ملی پوش ژیمناستیک نیز اعلام خداحافظی خواهد کرد یا این اظهار نظر صرفا در جهت جلب توجه مسئولان بیان شده، یک نکته را نمی توان از نظر دور داشت که ورزش ما در مجموع حال و روز خوشی ندارد و وزارت ورزش تحقیقا در پیگیری اهداف خود موفق نبوده است. این حقیقت را می توان از رخدادهای ریز و درشت اغلب رشته ها و فدراسیون ها بخوبی دریافت. در واقع ورزش ما از فوتبال گرفته تا کشتی که پرطرفدارترین و تعصبی ترین رشته ها محسوب می شوند تا رشته های ضعیفی چون ژیمناستیک با چالش های ریز و درشت فراوانی روبرو هستند و طی چند ماه باقی مانده از عمر دولت و صدارت وزیر ورزش کنونی تصور اینکه بتوان امیدی به بهبودی اوضاع داشت، ممکن نیست وزارت ورزش در مقام ناظر بر عملکرد زیر مجموعه های تحت نظر و پشتیبانی از آنان نه توانسته وظیفه نظارتی خود را به درستی اعمال کند و نه توفیق حمایت و پشتیبانی معمول و متداول را پیدا کرده است. اگر چنین بود اکنون شاهد این همه بی نظمی و نارضایتی در میان جامعه ورزش نبودیم.
بحث برسر یک رشته و یک ورزش و بی سامانی سامان ژیمناستیک نیست بلکه سخن از بی سر و سامانی کیان ورزش کشور است و بی توجهی که نسبت به این مقوله می شود. کاش همه چیز یک کاسه می شد و همانند دیگر کشورها زعامت کل ورزش را دست متولی واقعی آن یعنی کمیته ملی المپیک می سپردند تا تکلیف یکسره شود. این همه اختیارات، بودجه و امکانات در اختیار وزارت ورزش قرار داده شده اما براستی خروجی آن چه بوده است. چرا در مجموع هیچکس از عملکرد این دستگاه عریض و طویل راضی نیست و امیدی به چشم انداز سیاست های فعلی ورزش ندارد؟
محمدرضا کاظمی