کمی بعد انتشار تصویر مادری که دبه آب را در روستایی محروم از امکانات حمل می کرد احساسات را برانگیخت و نشان داد نباید فراموش کرد ریشه این مشکلات جایی غیر از وزارت ورزش است.
درست زمانی که هیات استانی اجازه حضور در گود را برای تعدادی زن صادر کرد و تصاویر آن ها هم با میل و کباده در زورخانه منتشر شد، مخالفت ها آغاز شد. این شرایط و اعمال فشار برخی گروه ها، فرهادی زاد را مجبور به ارائه توضیحاتی کرد و برخورد و جلوگیری از ادامه این رفتار را نیز وعده داد.
معاون وزیر ورزش همنوا با سیاست های موجود بیان کرد: پرورش اندام و حجیم شدن عضلات با شرایط زنان جور در نمی آید و در مورد فعالیت بانوان در رشته های پاورلیفتینگ، بوکس و ورزش زورخانه ای گفت: در مبادی اعتقادی ما از زن به عنوان ریحانه یاد شده، بنابراین نمی توانیم رشته ای را قبول کنیم که کل سیستم بدنی و فیزیولوژی او را تحت تاثیر قرار دهد.
فرهادی زاد برخی رشته ها را نام برد اما خیلی ها را هم نام نبرد. سوال اینجاست آیا وزنه برداری و ووشو (در بخش مبارزه) این ریحانه بودن را زیر سوال نمی برد؟ و ریحانه بودن مختص عضلات زنان است و روح و روان آنان را شامل نمی شود؟
البته بی انصافی است که تنها معاون بانوان و مسئولان ورزش را مقصر بدانیم، اگر عمیق تر بنگریم و ریشه یابی کنیم، ابتدا باید به سراغ مسئولان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و بهداشتی جامعه و سپس مدیران ورزش برویم.
مگر کار کردن دختران، خواهران، همسران و مادران ما در اکثر شغل ها به دلیل مسائل و مشکلات مالی، ریحانه بودن را زیر سوال نبرده است؟ مگر مجری صدا و سیما وقتی از مادری که راننده کامیون است تعریف می کند او را الگو قرار نمی دهد؟ رانندگی ماشین سنگین و حضور در بیابان ها برای ریحانه ها ایرادی ندارد؟ پایان ساعت کاری در ۶ عصر برای مادرانی که بچه های کوچک شان از صبح تا آن زمان را در مهدهای کودک گذرانده اند به بنیان و روح و روان خانواده آسیب نمی زند؟
یعنی ریحانه بودن تنها ظرافت زنان است و شامل روح و روان شان نمی شود؟ آیا مدیران بهداشت و درمان در این زمینه نقشی ندارند؟
این روزها خیلی از طبقات بیشتر داروخانه ها منحصر شده اند به لوازم بهداشتی و آرایشی، داروهای تقویتی، پودرها و آمپول های تقویت عضلات، کرونا هم مزید بر علت شده و پیشخوان آنها را از الکل و مواد ضد عفونی کننده پر کردت، در لابه لای طبقات و جاهای خالی هم تعدادی قرص و دارو مشاهده می شود. کار به جایی رسیده که ویترین داروخانه های را هم مواد پرورش اندام و شامپو و لوازم آرایش بهداشتی پر کرده است. بی انصافی است اگر وزارت ورزش را تنها مقصر این ماجرا بدانیم.
به نظر می رسد ریشه این ماجرا مسائل فرهنگی و اقتصادی جامعه است، میل و کباده و پرورش اندام نیست که ریحانه بودن را زیر سوال می برد بلکه ساعات کاری طولانی و مشاغل سخت و نابودی روح روان زنان جامعه است که ریحانگی آنان را تحت الشعاع قرار داده است.
از طرفی اگر بوکس، پرورش اندام و ورزش زورخانه ای برای زنان ایراد دارند پس حتما وزنه برداری و ووشو و برخی دیگر از رشته های دیگر که مبارزه ای هستند هم برای زنان مناسب نیستند. فیلم مبارزاتی را که خواهران منصوریان در صفحات خود منتشر می کنند این مساله را به خوبی نشان می دهد ولی در کنارش لبخند رضایت مسئولان از افتخار آفرینی همین ریحانه ها هم در عکس های یادگاری با آن ها دیدنی است.
فراموش نکنیم که بر اساس آمار، زنان 40 درصد جامعه را تشکیل می دهند و حق انتخاب دارند. با ممنوعیت و بگیر و ببند هرگز دردی دوا نشده است. اگر زنان در این رشته ها حقی داشته باشند که مسلما دارند، بالاخره روزی بدان دست پیدا خواهند کرد حتی اگر امروز مانعشان شویم.
حسین محمدی