به گزارش منهای فوتبال، این روزها همۀ هم و غم بسکتبالیها علاوه بر موفقیت تیم ملی، داشتن یک لیگ برتر منسجم با انضباط مالی مناسب است که حرف زدن دربارۀ آن به موازات مباحث تیم ملی پیش میرود.
فدراسیون قبلی، روی تیم ملی و لیگ برتر بیشتر از بخشهای دیگر توجه داشت تا اینکه چالشهای بیسابقهای به یقۀ لیگ برتر چسبید و به تبع آن تیم ملی هم به دستانداز افتاد. در سالهای اخیر بحران اقتصادی کشور نیز این چالشها را شدیدتر کرده است اما همۀ مشکلات لیگ برتر، اقتصادی نیست. در لیگ برتر بسکتبال، تصمیمات درستی نداشتیم و اصلاحات لازم در ساختار لیگ برتر صورت نگرفته است.
تیمهای لیگ برتر در اولین اقدام به فکر کاهش هزینهها هستند. حق هم دارند چون بین مخارجشان با درآمد (اصلاً درآمدی ندارند) تناسبی وجود ندارد. بنابراین تیمها بعد از تمرکز زیاد روی کاهش هزینهها، پیگیر راههای میانبُر هستند. تیمهای نظامی از دادن ورودی به فدراسیون درمیروند و تیمهایی که دستشان به دهانشان میرسد در فکر کم کردن از مبالغ قرارداد بازیکنان هستند.
برنامهریزی فدراسیون هم مشکلات مالی تیمها را کم که نمیکند بلکه در مواقعی باعث ریخت و پاش بیشتر میشود مثل ورود بیرویۀ برخی تیمها که شرایط مالی و امکانات مناسب برای تیمداری ندارند و فقط خرج تیمهای دیگر را بیشتر میکنند.
در ورزش دنیا سه منبع اصلی درآمدها از فروش حقوق پخش تلویزیونی، درآمدهای روز مسابقه و درآمدهای تجاری است که بسکتبال ایران – بخوانید ورزش ایران- با این درآمدها بیگانه است. تیمهایی مثل #شیمیدر یا مهرام نیز درآمد از بخشهای دیگر خود را صرف ورزش میکنند. حتی برای پوشش تلویزیونی ناچارند پول بدهند.
فدراسیون و باشگاهها از داشتن حق پخش تلویزیونی عاجزند و قدمهای جدی برای رفع موانع برداشته نمیشود و هر ساله این دور باطل با مماشات سپری میشود.
در برخی از شهرها مثل گرگان درآمدهای روز مسابقه را شاهد هستیم اما تیمها درساختار مالکیتی اماکن ورزشی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. بسترهای جذب تماشاگر در روز مسابقه یا فراهم نیست و یا مدیریتی برای اصلاح ساختار این بخش نشده است.
باشگاهها با برند خود میتوانند با توزیع و فروش پیراهن، هواداران بیشتری جذب کنند اما ارادهای پشت این کارها نیست تا از یک جایی شروع و بسترهای لازم را فراهم کنند.
پرورش و فروش بازیکن هم بماند. در ساختار قدیم بسکتبال ایران بازیکنان برای جابه جایی ملزم به پرداخت «حق رشد» بودند. امروز به دلیل مشکلات در ساختار مالکیتی تیمها و تمرکز روی سالنهای استجاری، تیمها به جای اهداف بلندمدتِ پرورش و فروش بازیکن، فقط به دنبال این هستند که طی 6 ماه برگزاری لیگ برتر کجا تمرین کنند. لازمۀ فروش بازیکن داشتن آکادمی با استانداردهای مناسب و در پروسه بلندمدت است.