اهمال در ایمنی؛ اولین حلقه از زنجیره بحران
مرگ درجاتی تنها چند دقیقه پس از مصدومیت شدید یک مارشال زن در همان نقطه پیست و برخورد ماشین دیگری با گارد ریل رخ داد. این موضوع نشاندهنده عدم وجود حداقلهای ایمنی در مسابقات است. گاردریلهایی که باید جان انسانها را محافظت کنند، نهتنها نقشی ایفا نکردند، بلکه خود عامل حادثه شدند. نبود نظارت کافی، پیشبینیهای لازم و مدیریت ایمنی از سوی فدراسیون، مهمترین عوامل این فاجعهاند.
سرپرست فدراسیون؛ تماشاگر یا مدیر اجرایی؟
کوروش صبوریان، سرپرست فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی، که فاقد هرگونه تجربه تخصصی در این حوزه است، در جایگاه مدیریتی خود تنها به تماشای مسابقه در ویآیپی بسنده کرد. اظهارات او پس از حادثه، از جمله اذعان به نداشتن تخصص و تلاش برای انداختن تقصیر به گردن عکاس درگذشته، نمک بر زخم بحران و پرسشهای جدی درباره شایستگی او برای این سمت ایجاد کرده است.
شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی؛ ناظر غایب در صحنه
شرکتی که وظیفه نگهداری پیستها را بر عهده دارد، سالهاست که تنها بر افزایش اجارهبها تمرکز کرده و از وظایف فنی خود غافل مانده است. پیامی ساده برای تسلیت، نمیتواند جای خالی مسئولیتپذیری را پر کند. این شرکت نیز باید بهعنوان یکی از مقصران اصلی این حادثه پاسخگو باشد.
وزارت ورزش؛ تصمیمات اشتباه در انتصابات حساس
این فاجعه بار دیگر نشان داد که قرار دادن فدراسیونها در وضعیت سرپرستی و بلاتکلیفی، سم مهلکی برای ورزش کشور است. انتخاب مدیرانی بدون تخصص و تجربه، نهتنها آینده رشتهها را به خطر میاندازد، بلکه با تصمیمات اشتباه و بیمسئولیتی، جان ورزشکاران و علاقهمندان را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
نگرانی از آینده؛ پیستهای بسته، خیابانهای ناامن
تصمیم احتمالی دادستان برای بستن پیست اتومبیلرانی تا زمان تأمین ایمنی، اگرچه در کوتاهمدت ضروری است، اما سوال بزرگتری را مطرح میکند: آیا بستن پیستها، جوانان عاشق این رشته را به خیابانها نمیکشاند؟ وقتی فضای قانونی و ایمن برای فعالیت وجود ندارد، بستر برای حوادث تلخ بعدی در خیابانهای شهر مهیا میشود.
به قلم شهاب الدین حسینی