در این مجمع مطرح شد که محمدرضا داورزنی به ریاست افتخاری فدراسیون برگزیده شود. موضوعی که میتوانست در هیات رئیسه فدراسیون نیز مطرح شود. اما وقتی در مجمع این موضوع مطرح شد حتی یک دست هم بالا نیامد که تمایلی به این کار داشته باشد و برای آن رأیگیری شود و به نظر میرسد پرونده ریاست افتخاری ایشان برای همیشه بسته شد و سوخت.
موضوعی که از دو جهت برای آن شائبه به وجود آمده است. مسئله نخست آنکه فدراسیون نخواسته و اعضا همراهی نکردند اما یک خوانش هم وجود دارد که وزارت ورزش قصد اعمالنظر داشته و این ریاست افتخاری را برای مشاور وزیر خواسته است؛ چراکه اگر فدراسیون این موضوع را میخواسته میتوانسته در دستور جلسه قرار دهد و از اعضا رأیگیری کنند که آیا این سمت را بدهند یا خیر و برای قرار دادن در دستور برنامه اقدام نمیکرد.
بر کسی پوشیده نیست که داورزنی در دوران ریاست 12 ساله و در ادامه از سال 1398-1402 منشأ خدمات شایستهای به والیبال بوده است و حتی در مجله خود فدراسیون به ایشان لقب معمار نوین هم دادند. اما رفتن وی به وزارت ورزش و کنترل از راه دور والیبال در زمان معاونت و انتخابات سال 1398 نشان داد که کار والیبال با داورزنی به پایان رسیده است. وقتی داورزنی در بازگشت به والیبال تنها با اختلاف اندکی از بهنام محمودی به ریاست والیبال برگزیده شد میبایست درک بهتری از شرایط پیدا میکرد.
حتی میلاد تقوی رئیس این فدراسیون هم اشاره کرد که در این جلسه این موضوع به من پیشنهاد شد و در جریان آن نبودهام. اما تقوی نگفت که این موضوع از جانب چه کسی به او ابلاغشده و چه کسانی پشت پرده هستند.
امیدواریم احمد دنیا مالی وزیر ورزش مشاهده کنند که شرایط ورزش به چه شکلی است و این عدم همراهی مجمع والیبال با مشاور وزیر ورزش خدایی ناکرده به اختلاف فدراسیون و وزارت ورزش و جوانان تبدیل نشود.
به قلم علی جعفری