به گزارش منهای فوتبال- مسابقات لیگ امسال نیز همانند سال های گذشته درس هایی داشت که در صورت آموختن و به کار گیری آن می توان این درس ها را در جهت بزرگی و گسترش ورزش اول کشور به کار بست. از جمله اتفاقات این دوره از مسابقات حضور پر تعداد روس ها در ترکیب تیم های مختلف بود. آنها اگرچه از آمادگی بالا برخوردار نبودند اما برق دلارهای تیم های مختلف باعث شده بود تا با گشاده رویی پای در مسابقات لیگ ما بگذارند. حضور روس ها یکبار دیگر این نکته را به ما آموخت که کشتی گیران این کشور فن و بند این ورزش را بهتر از ما می شناسند لذا بایک مسابقه و یک میدان نمی توان توان آنها را محک زد. در فینال لیگ کشتی آزاد، از جمع گروه دوازده نفره روس ها که در ترکیب تیم های مختلف جا گرفته بودند تنها دو نفر شکست را تجربه کردند. آرتور نایفونوف که مشخصا در شرایط آمادگی مطلوب قرار نداشت و قربان شیرایف که تنها با یک امتیاز، برابر پدیده این دوره از مسابقات لیگ یعنی سینا خلیلی بازنده شد. خلیلی در ادامه نیز شکست سنگینی را بر امیر محمد یزدانی تحمیل کرد تا تمام نگاهها را متوجه خود کرده باشد. در این دوره از رقابت ها بر خلاف تصور همگان، قهرمان سال گذشته از صلابت لازم برخوردار نبود. آنان در حالی گوی و میدان را به تیم تازه وارد سایپا واگذار کردند که شاید تصور این شکست را نداشتند. اگر غیر از این بود حریف را چنین دست کم نمی گرفتند. از سویی در تیم بانک شهر نوعی آشفتگی و بی برنامگی هم به چشم می آمد. کادر فنی این تیم می توانست با چیدمان بهتر و آرامش خاطر بیشتر پای در میدان مسابقه بگذارد.
فینال لیگ البته زیبایی های خاص خود را داشت که مهمترین زیبایی این مسابقات حضور پر تعداد تماشاگران در سالن ۱۲ هزار نفری بود.این حضور یکبار دیگر ثابت کرد کشتی با گوشت و پوست مردم ایرا ن در هم سرشته است و هیچکس نمی تواند آن را به نام خود یا عده ای معدود مصادره کند. مردم اگر از کشتی استقبال می کنند به خاطر آن است که این ورزش طی هزاران سال در آیین و سنت جامعه ایرانی رخنه کرده. نگاه مردم نسبت به کشتی و قهرمانان این ورزش همواره با ادب و احترام همراه بوده است. جامعه از کشتی گیران تنها به عنوان ورزشکار یاد نمی کند بلکه این جمع را به فروتنی، گشاده دستی و حرمت نسبت به بزرگتر می شناسند. این مردم هرگز انتظار ندارند متولیان ورزش اول نسبت به خبرنگار با سابقه و در عین حال گوش شکسته کم لطفی کنند. زشت خواهد بود کسانی در راس هدایت ورزش آیینی این کشور چنان تنگ چشم باشند که علی رغم لشگر مجیز گویان خودی، حضور یک منتقد در جایگاه خبرنگاران را تاب نیاورند.
روزگاری حاج محمد طالقانی در خصوص منتقدان گفته بود: بگذارید از من انتقاد کنند اما کشتی مطرح باشد. این نکته ظریف را دیگران نیز به طرق مختلف مطرح کرده اند. راه و رسم بزرگی و مدیریت نیز چنین حکم می کند .بی گمان آنان که دل در گرو پیشرفت ورزش دارند از نقد منتقدین هراسی به دل راه نمی دهند زیرا این نقدها اگر درست بود، نقد شونده را متوجه اشتباهات و رفع آنها خواهد کرد و اگر درست نبود نقاد را متوجه خطای خود می کند تا پس از آن، چنان بنویسد و بگوید که دیگران نیز بر آن مهر تایید بزنند.
حضور یک چهره با سابقه در جایگاه خبرنگاران جای کسی را تنگ نمی کرد اما گویا این امر برای عده ای چنان سنگین بوده که خواهان جابه جایی وی از جایگاه می شوند. اقداماتی از این دست با هر نیت و نگرشی صورت گرفته باشد به نفع جامعه کشتی نیست. امروز شاید برخی تصور کنند به واسطه جایگاه اداری که در فدراسیون دارند مالکیت کشتی کشور به نام آنها ثبت و ضبط شده، این افراد توجه ندارند ک کشتی مختص چند نفر یا چند صد نفر نیست بلکه اکثریت مردم ایران و همه آنان که به نحوی از انحا گردونه ورزش کشور با دسترنج آنان می چرخد در این ورزش سهم دارند. همانطور که مسئولین پیشین فدراسیون آمدند و رفتند تا نوبت به افراد حاضر برسد، اینان نیز دیر یا زود خواهند رفت بنا بر این باید به هوش باشند که به عقوبت چنین رفتاری گرفتار نشوند.
پایان کلام اینکه کشتی بزرگ است و این بزرگی و عظمت نه به واسطه تنگ نظری و کوته بینی بلکه بر اثر بلند نظری و شرح صدر به دست آمده.
به قلم محمدرضا کاظمی