فعلا در ارتباط با تغییرات ذکر شده و برآورد سود و زیان آن نکته ای فراتر از گفته ها و نوشته های پیشین بر زبان نمی رانیم چرا که با این نام و نشان ها نمی توان چشم انداز روشنی برای آینده ورزش ایران ترسیم کرد. بنا براین فعلا ناگزیریم دامنه خواسته های خود را به تغییر معاون توسعه ورزش قهرمانی و احیانا تشکیل اتاق فکر دروزارتخانه تقلیل دهیم بدیهی است در شرایط حاضر سخن گفتن از آرمان هایی چون یکسان سازی اساسنامه فدراسیون ها، اصلاح آیین نامه انتخابات. سند چشم انداز المپیک ۲۰۲۸، گشایش در دیپلماسی بین المللی. اصلاح و ارتقا الگوی های فرهنگی،توجه به اقتصاد ورزش، ترمیم زیرساخت ها و موارد بسیار دیگر باید به دوردست ها واگذار شود. جالب اینکه همان یک موضوع قابل حصول یعنی انتصاب معاونت ورزشی و یا تشکیل احتمالی اتاق فکر یاگروه مشاورین متخصص هم دچار تعویق و تاخیر شده است.
از دنیا مالی که تجربیاتی در عرصه ورزش و مدیریت دارد انتظار نداشتیم علی رغم مشکلات و نیازهای فراوان ورزش چنین آهسته و بی خیال گام بردارد. چاره ای نیست علی رغم میل باطنی و با بد بینی، چنین شیوه سلوک را با فرصت سوزی برابر بدانیم.
جامعه ورزش خوب می داند این عرصه از وجود چهره های متخصص، مقبول،با تجربه و خلاق بی بهره نیست. انتخاب فردی از این جمع جهت تصدی معاونت توسعه ورزش قهرمانی هم کار چندان دشواری به نظر نمی رسد. تحت این شرایط نشستن پای امتحان پس داده هایی که طی دوران مسئولیت هم چندان موثر نبوده اند مفهومی جز افتادن در مسیر دور و تسلسل به ذهن متبادر نمی کند.
آقای وزیر، المپیک پاریس آموزه های زیادی برای ورزش داشت که انتظار داریم این آموزه ها طی دوران مسئولیت شما مورد توجه قرار گیرد. وقتی نهایت موفقیت و مدال آوری ما تنها به دو رشته محدود می شود یعنی پیشینیان مفهوم توسعه در ورزش را جدی نگرفته اند. پشتیبانی کرده اند اما بی خیال نظارت شده اند. در مجامع انتخاباتی حضور یافته و وعده های روسای فدراسیون ها را گوش کرده اما پی گیر تحقق این وعده ها نبوده اند. درک این مسائل بر ما نهیب می زند دست روی دست گذاشتن و تعلل در تغییر وضعیت مورد اشاره توجیه چندانی ندارد. پس از ناکامی اغلب فدراسیون ها در المپیک اخیر تاکید کردیم مسیولین ورزش عملکرد و وعده های آنها را مورد بازبینی و ارزیابی قرار دهند اما ظاهرا بهانه تغییرات در راس وزارت ورزش این امکان را برای دست اندرکاران گذشته فراهم نکرد. آنها حتی این امر مهم را در دستور کار هم قرار ندادند. ایضااز مسئولین کنونی وزارت ورزش انتظار می رفت نسبت به بررسی عملکرد فدراسیون هایی که وعده مدال المپیک دادند، امکانات گرفتند اما دست خالی بازگشتند اقدام لازم صورت دهند. با این وجود هنوز روشن نیست چه کسانی و کدام بخش از دستگاه ورزش باید این مسئله را بررسی و راههای برون رفت از مشکلات فدراسیون ها را پی گیری کنند؟
مگر نه اینکه شرح وظایف وزارت ورزش در دو کلمه حمایت و نظارت خلاصه می شود. حمایت لازم که همواره انجام شده اما معلوم نیست مکانیزمی که بتواند نظارت معمول را بر عملکرد فدراسیون ها اعمال کند کجاست؟
در حال حاضر ورزش ما از فقدان دیپلماسی موثر در عرصه بین المللی رنج می برد. در اقتصاد ورزش که یکی از قوی ترین و مهمترین بخش اقتصاد جهان محسوب می شود دست مان خالیست. مشکلات فرهنگی ورزش همچنان پابرجاست. ترمیم و تقویت زیر ساخت های به فراموشی سپرده شده و بالا بودن هزینه ها ورزش را از سبد خانوار خارج کرده. در چنین اوضاع و احوالی صرف چند ماه زمان برای انتخاب مدیران بخش های مختلف ورزش عین فرصت سوزی محسوب می شود. اگر قرار بود علی رغم تغییر وزیر ورزش آب از آب تکان نخورد و حرکت لاک پشتی در دستور کار قرار گیرد چه نیازی به تغییر بود؟ مردم پا به میدان گذاشتند زیرا خواهان تغییر و تحول بودند و اکنون نیز امیدوارند در بخش های مختلف از جمله وزارت ورزش این تحولات محسوس باشد. چشم به هم بزنیم بازی های المپیک ۲۰۲۸ فرا خواهد رسید. اگر اهداف و برنامه ها را با جدیت پی گیری نکنیم چه بسا مجبوریم باردیگر تمام تخم مرغ ها را در سبد دو- سه رشته مدال آور قرار دهیم. مشعل المپیک پاریس چند ماه پیش خاموش شد و ما اگر همین امروز هم شروع کنیم چند ماه طلایی را از دست داده ایم. اگر نجنبیم، اگر سرعت نگیریم و دچار روزمرگی شویم، معلوم نیست در المپیک لس آنجلس به اندازه پاریس خوش شانس باشیم.