ایجاد فدراسیون رویینگ و انجمن بادبانی کنار فدراسیون قایقرانی و تغییر غیر معمول سرپرستان فدراسیون های عشایری- روستایی و شطرنج تنها اقداماتی بوده که بنا به پیشنهاد اطرافیان اما با حکم دنیا مالی صورت گرفته است.
تغییر و تحولاتی که با اطمینان نمی توان گفت در راستای منافع این رشته ها انجام شده مگر اینکه بپذیریم وزارت ورزش این تغییرات را در راستای تحکیم حکمرانی خود انجام داده است. حکمرانی که از مدت ها قبل مخدوش و توسط عده ای از روسای فدراسیون ها به هیچ انگاشته شده است. بگذریم از اینکه عده ای، همین تغییر سرپرستان دو فدراسیون مورد اشاره را هم در راستای خواست و نظر برخی از بازماندگان وزارت قبلی ارزیابی می کنند.
واقعیت این است که رخدادهای مورد اشاره اتفاقاتی نیست که مورد نظر جامعه ورزش باشد. آنها در درجه اول خواهان ایجاد تحول در مرکز فرماندهی دستگاه ورزش هستند این تغییر و تحولات می تواند از جابه جایی نیروهای تصمیم گیرنده در ساختمان سئول گرفته تا مبارزه با فساد در ورزش، احیای دیپلماسی بین المللی، به حاشیه راندن برخی روسای فدراسیون های خومختار و بعضا دارای پرونده سو مدیریت، بررسی عملکرد مدیران کل استان ها، تعیین تکلیف بخش جوانان، بررسی اوضاع مجموعه های نیمه تمام، احیای جایگاه و توجه به پیشکسوتان و دهها اولویت دیگر باشد که طی سال های متمادی روی هم انباشته شده است.
آقای دنیا مالی، جامعه ورزش امیدوار به ابتکار عمل شما در رفع معضلات برخی فدراسیون ها و ادارات کل است. تعدادی از این فدراسیون ها در سایه بی تدبیری، ضعف مدیریت یا اغماض کسانی نشو و نما پیدا کردند که هنوز هم در عرصه ورزش تصمیم گیرنده اند. این افراد با موضعگیری های جانبدارنه در انتخابات برخی فدراسیون ها باعث شدند کسانی به ریاست برسند که علی رغم جایگاه فنی از تجربه و علم مدیریت بهره نداشتند. این نکات را یاد آوری می کنیم تا
مواظب باشید علی رغم تجربه و پیشینه در عرصه ورزش، سرتان کلاه نرود. خصوصا مراقب کسانی باشید که سعی می کنند خود را بیش از دیگران به شما نزدیک کنند. آنان که درصدد بزرگنمایی اقدامات و فعالیت های خود هستند. با مسئولین عکس یادگاری می گیرند تا به شما الغا کنند از پشتیبانی سیاسیون برخوردارند. تعلل و انفعال در دوره برخی وزرای ورزش قبلی به جایی رسیده بود که رییس فدراسیون در حضور وزیر، خط و نشان می کشید و تعیین تکلیف می کرد بی آنکه صدایی از وزیر در آید! حکایت برخی دیگر از روسای فدراسیون ها که رشته تحت حاکمیت خود و حتی کل ورزش را تا پای تعلیق کشاندند مثنوی هفتاد من کاغذ است. فرجام این کشمکش ها به دریافت جایزه ریاست فدراسیون پرحاشیه و تمدید دوره ختم شد. این پیروزی بعدها با تکان دادن دست روی عرشه کشتی افتتاحیه المپیک تکمیل شد.
آقای وزیر، هنوز تعدادی از این افراد در عرصه ورزش کشور جولان می دهند. برخی از آنها سال هاست بر مسند ریاست تکیه داده و با چیدمان مجمع اجازه عرض اندام به هیچ رقیبی نمی دهند. برخی دیگر زیر چتر حمایت عده ای از مدیران ورزش بدون تجربه قابل قبول رییس شدند اما نتیجه عملکردشان فاجعه بار بود. چه بسا همین روسا با کارنامه مردودی منتظرند تا در صورتی که سلطه آنها به خطر افتاد از اهرم های داخلی و خارجی برای تداوم جایگاه و تزلزل حکمرانی ورزش استفاده کنند.
نتایج المپیک آینه تمام نمایی بود تا همگان دریابند تنها دو رشته ما توفیق کسب مدال در پاریس را پیدا کردند. دو رشته ای که ورزشکاران آن در طول زمان آنقدر به خودباوری و اقتدار رسیده اند که در صورت لزوم، بدون رییس، بدون مربی و حتی بدون تکیه بر تشکیلات عریض و طویل ورزش هم توان افتخار آفرینی را دارند. بقیه فدراسیون ها خصوصا وعده آنها که ادعای کسب مدال داشتند، آنها که قول مدال دادند تا امکانات بگیرند، توخالی بود. تاخیر و تعلل در بررسی عملکرد و یا حداقل بازنگری در شیوه مدیریت این فدراسیون ها و برخی مدیران درون سازمانی از نان شب هم واجب تر است. مواظب باشید فرصت از کف نرود و بدهکاران طلبکار نشوند.
به قلم محمدرضا کاظمی