نگارنده این موضوع را طی چند سال اخیر بارها واکاوی تشریح و آفات آن را به مسئولین ورزش وقت یادآور شدم اما متاسفانه هیجکدام از این مسئولین اراده و اقتدار لازم جهت رفع این مشکل از خود نشان ندادند. در برخی موارد کار به جایی رسید که مسئولین ورزش علی رغم تخلفات ادعایی نهادهای نظارتی علیه برخی روسای فدراسیون ها صرفا از بیم دخالت فدراسیون جهانی نه تنها دست خود را به علامت تسلیم بالا بردند بلکه حتی چشم به روی تخلفات آنها نیز بستند!
سال هاست صحبت از تخلفات در برخی فدراسیون می شود و حتی در مواردی موضوع پرونده باز تعدادی از روسا مورد اشاره واقع می شود اما در عمل هیچ اقدامی علیه آنان صورت نمی گیرد. دلیل اصلی انفعال مسئولین ورزش همانا اساسنامه مستقل برخی فدراسیون ها است که دست مسئولین را برای هرگونه اقدام خلاف میل رییس فدراسیون می بندد. البته همانطور که ذکر شد فقدان اقتدار دست اندرکاران و سماجت طرف مقابل نیز در این امر بی تاثیر نبوده است. اکنون وزیر جدید ورزش وعده تمشیت امور و احیای اقتدار در حکمرانی ورزش را داده است. اینکه وعده دنیا مالی تا چه اندازه با عمل همراه خواهد شد روشن نیست اما همین اندازه می توان گفت آسیب هایی که از این رهگذر به حکمرانی ورزش وارد شده باید ترمیم شود. اینکه رییس فدراسیونی با همین ترفند فدراسیون و رشته تحت فرمان خود را سال های طولانی در چنبره مطامع خود قرار داده باشد امر غریبی است و از آن غریب تر ضعف برخی مسئولین ورزش است که در قبال این خودمختاری ها سکوت اختیار کرده و تسلیم کسانی شدند که حضورشان جز حاشیه و اختلاف پیامدی برای ورزش نداشته است. اینکه فردی در بالاترین جایگاه مدیریت ورزش صراحتا به هماهنگی رییس فلان فدراسیون با تشکیلات جهانی اعتراف و از بیم تعلیق، خود را عاجز از هر گونه اقدام و عمل کند بی جهت مسئولیت پذیرفته است. ایضا دست اندرکارانی که طی سال ها شاهد خودمختاری معدودی فدراسیون ها بوده و به هر دلیل دم بر نیاوردند باید به وقت مقتضی پاسخگوی عملکرد ضعیف خود باشند.
وزیر ورزش به اساسنامه اختصاصی چند فدراسیون اشاره و تلویحا وعده یکسان سازی آنها را داده، امیدواریم وعده وی عملی شود و از این پس شاهد سرکشی و خودمختاری روسایی نباشیم که با یکدست کردن اعضای مجمع پشتگرم به تشکیلات بیرونی هستند. از سویی وزیر ورزش اگر حضور سرپرستان فدراسیون ها را با احتمال مهندسی انتخابات ممنوع کرده ایضا باید تکلیف برگزاری انتخابات با حضور روسای مستقر فدراسیون ها را نیز روشن کند چگونه است سرپرستان موقت با چند ماه مسئولیت می توانند مجمع را به نفع خود بچینند اما رییس فدراسیون مستقر نمی تواند پس از چند سال این مهم را به انجام برساند؟ این تناقض آشکار که مسبوق به سابقه نیز هست باید رفع و انتخابات در فضای عادلانه برگزار شود.
حاصل کلام اینکه امیدواریم دنیا مالی وعده خود را عملی و یکبار برای همیشه به خودمختاری معدود روسای فدراسیون ها پایان دهد. روسایی که برخی از ایشان طی چند سال اخیر خواسته های خود را بر ورزش کشور تحمیل کرده اند تنها به خاطر اینکه در مسند قدرت باقی بمانند.
به قلم محمدرضا کاظمی