همه اینها را مردم و مسئولین لمس کردند و لذت افتخارآفرینی را چشیدند؛ اما... و اما همین امسال ۱۴ نفر ایرانی در تیم پناهندگان المپیک بودند، در همین سال های اخیر ورزشکاران زیادی مهاجرت کرده اند، پزشکان زیادی از کشور رفته اند، دانشجویان نخبه ما برای کسب علم به خارج رفته اند اما دیگر برنگشته اند و...
بسیاری از این ها میتوانستند ناهید کیانی هایی در ورزش، پزشکی و علم و فناوری باشند. بسیاری از اینها میتوانستند در حوزه های مختلف پرچم ایران را بالا ببرند و احساس غرور دو چندان به ما دست بدهد.
آقای رئیس جمهور و رئیس مجلس، تبریک های خوب و بجایی گفتید اما بیایید فکری به حال ساروی ها ورزش کنید، طرحی بیندیشید برای نرفتن اسماعیلی های پزشکی مان، اراده هایی داشته باشید برای ماندن کیانی های دانشگاه مان و... .
*خوب میدانیم که مهاجرت مغزها، پزشک ها، ورزشکارها و... نتیجه مهاجرت و فرار اراده هاست. وقتی مدیران و مسئولان کشور اراده ای برای استفاده و بکارگیری نخبگان و مغزها ندارند و مدیران ما هنوز هم همان مدیران تکراری چند دهه اخیر هستند، طبیعی است که مهاجرت فیزیکی آنها تسهیل می شود.*
در همین ورزش، وقتی مدیریت دو فدراسیون (کشتی و تکواندو) را به جوانان و قهرمانان المپیکی مان (دبیر و ساعی) سپردیم، نتیجه اش را دیدیم و دیدیم که ورزشکار ۲۱ ساله ما قهرمان المپیک شد و بانوان جوان ما تاریخ سازی کردند.
سخن آخر: این سرزمین پر از جواهرات است، طوری عمل نکنید که رفتن این ها تسهیل شود، هیچ کجا خانه خود آدم نمی شود، بیایید کاری کنید همان هایی هم که رفتند، برگردند به سرزمین مادری خودشان.
✍️ علیرضا صانعی