منهای فوتبال_ پرداختن به مسایل مربوط به رییس قبلی فدراسیون پناهنده شده در سرزمین ماتادورها، مثنوی صد منی است که راه بجایی نخواهد برد فردی که در حد حتی رییس هیات هم نبود ولی با دخالت نهادهایغیر ورزشی با ضرب و زور رییس فدراسیون شد تا بتواند در دور دوم هم با نمک گیر کردن برخی ها و صد البته همکاری اطرافیان خود باز هم سکان فدراسیونی را در دست گیرد که معمار این رباط شتر گاو پلنگی و بنا نهاده شده از دوران حاج احمد ناطق نوری و صد البته مقصودی و دلشاد اینبار به فردی رسد که بازیگر قهاری بود .
بعد از رفتن شوک آور و واقعی ثوری،سید روح الله حسینی ابتدا سرپرست وسپس رییس شد تا به آرزویش برسد رییسی که خود کاپیتان تیم ملی بود و از ابتدای حضور خود تلاش بسیاری نمود تا بتواند این فدراسیون را سروسامانی دهد که متاسفانه هنوز نتوانست، از دخالت های غیر فنی نایب رییس فنی سابق بگیر تا سرمربی زحمتکش و سالخورده اش که نتوانست در هانگژو کاری از پیش ببرد و در همین هانگژو در حالی که بوکسورش یک ساعت دیگر در سالن باید بر روی رینگ می رفت و مسابقه داشت مربی جوان و پر ادعای تیم در پاساژی در حال خرید کردن بود و انگار نه انگار دو ساعت دیگر بوکسورش مسابقه دارد.
مهندس یا دکتر حسینی که تلاش بسیاری برای جذب مربیان خوبی برای تیم ملی داشت در نهایت یک مربی نام آشنای کوبایی را در کنار یک مربی جوان دیگر برای تیم ملی با پرداخت حقوق میلیاردی جذب کرد تا شاید بتواند سهمیه ای برای پاریس 2024 کسب کند در واقع این تصمیم مثل این می ماند که برای ماشین پیکان مدل 69 بخواهی شوماخر را جذب کنی و انتظار برنده شدن در مسابقه رالی را هم داشته باشی چرا؟ چونکه شوماخر راننده است.همین.
متاسفانه ساختار اداری و تفکرات حاکم بر نوع مدیریت فدراسیون هنوز کهنه و صد البته مسموم است ساختار فدراسیون هنوز متعلق به همان دوران دهه ۱۳۶۰ است و توگویی بخواهی بر روی این کهنه طناب فرسوده که هر کسی با آویزان شدن به آن به نان و نوایی رسید بخواهی خرقه سنگین قهرمانی پهن کنید.
در واقع اگر چه با شکست بوکس در بانکوک تایلند خیلی ها ناراحت شدند ولی واقعیت امر آنست که خیلی ها هم خوشحالند، همان مخالفین مربیان خارجی که سالها نگذاشتند پای آنها به تیم ملی باز شود یا اگر هم آمدند نگذاشتند موفق شوند تا از سالها مربیگری در تیم ملی و آوردن شاگردان خصوص در اردوی بی در و پیکر آن برای خود اعتبار و نامونانی کسب کنند.
جان کلام آنکه عدم کسب سهمیه برای بوکس قابل پیش بینی بود ولی اگر رییس فدراسیون بفکر تغییر و اصلاح امور است باید چند مورد را در الویت قرار دهد،نخست آنکه ساختار بوکس غلط است آنرا به روز و ایزو کند.دوم اینکه بیشتر از گذشته به فدراسیون سر بزند ،سوم اینکه از نیروی جوانو تمام وقت در کنار خود استفاده کند تعارف را کنار بگذارد و نگاه مدیریتی در انتصابات خود داشته باشد و منافع ملی را ارجحیت دهد چرا که بعد از هر باختی این ایشان است که باید بیاید اینگونه عذر خواهی کند نه دوستانش چهارم آنکه اصراری بر بودن برخی مربیان در کنار تیم ملی نداشته باشد مربیانی که بجای بزرگی کردن با کتک زدن فلان مربی و یا زیر آب زدن بهمان کمک مربی اصلا حاضر نیست حتی برای یک لحظه اشتباهات خود را بپذیرد و تازه حتی مورد حمایت شخص رییس هم هست .
بدون تردید بوکس حتی با جذب ده ها مربی کوبایی و روسی واوکراینی بجایی نخواهد رسید چرا که قبل از اینکه مشکلات فنی داشته باشد ضعف مدیریتی دارد چرا که ساختارش بیمار ومسموم است.در واقع بوکس ایران همچون دیگر فدراسیونهای ورزش کشور بیش از هر چیزی به مدیر نیاز دارد تا رییس چه در راس فدراسیون،چه در کادر فنی و چه در ساختار هیئتی و فرسوده اداری اجرایی اش وگرنه اگر با همین فرمون پیش برود معلوم نیست روح الله حسینی در پایان دوران ریاستش و نه مدیریتش دوباره رای بیاورد.
تخلص: دال