دنیای امروز در مواجهه با مسئله دوپینگ رویکردی مشخص و قاطع دارد و در ورزش جهانی هیچ گونه احمال و لاپوشانی در این زمینه انجام نمی گیرد. حتی نمونه تست دوپینگ در رویدادهای مهم بین المللی همچون المپیک برای سال ها حفظ و نگهداری و مورد بررسی قرار می گیرد که همین امر موجب شد چندین مدال رنگارنگ پس از المپیک لندن به ورزشکاران ایرانی تعلق بگیرد و عملکرد کاروان ایران در لندن درخشان شود.
اما در کشور ما و نزد مدیران ورزش بحث به گونه ای دیگر است. برای اینکه سهمیه ایران در توکیو کم نشود صحبت از اعتراض و فرجام خواهی می کنند در حالی که اگر به منشور المپیک پایبند و متعهد باشند نه تنها دست از چنین اظهارنظرهایی برمیدارند بلکه با مذمت دوپینگ ورزشکاران ایرانی سعی در ریشه یابی و جلوگیری این مسئله برای رویدادهای بعدی می کنند.
با وجود تمامی مسائل و دغدغه های موجود امکانات و هزینه های بسیاری برای هر کدام از ورزشکاران کشورمان صورت گرفته است. اکنون این ورزشکاران که حداقل یک سال از هرگونه فعالیت ورزشی محروم شده اند و آبروی جامعه اخلاق محور که نماد آن تختی است را زیر سوال برده اند را چه کسی پرداخت می کند؟ رئیس فدراسیون کاراته و تکواندو، کادر فنی این فدراسیون ها، خود ورزشکار یا وزارت ورزش چه کسی مسئولیت کار را می پذیرد و اساسا می تواند جبران کند؟
اگر زمانی که فاجعه دوپینگ ورزشکاران ووشو یا نمونه های پیشین آن در سال های گذشته بوجود آمد برخوردی متناسب صورت می پذیرفت تکلیف مشخص بود.این کاراته کا به چند کاراته وان و مسابقات بین المللی اعزام شده و برآورد هزینه آن چقدر است و سهمیه از دست رفته را چه کسی می تواند جبران مالی و معنوی کند؟
اینکه می گوییم اداره فدراسیون های کشور با کارمندان فاجعه بار است را می توانیم مشاهده کنیم. افرادی که از اداره امور عاجزند و توانی هم برای مواجهه با مسائل پیش پا افتاده و جلوگیری از فاجعه ها ندارند.
امیدواریم مدیرانی در ورزش فعالیت کنند که اخلاق مدار باشند. تخلف به هر شکلی مذموم و ناپسند است. از اختلاس و دزدی تا دوپینگ و لاپوشانی دوپینگ. فرقی نمی کند که متخلف از کدام گروه و نژاد و ملیت باشد امر ناپسند در هر کجای دنیا زشت تلقی می شود و اما واگر ندارد، می خواهد کاراته کا کشور ما باشد یا هر کشور دیگری.
به قلم: حسین محمدی