به گزارش منهای فوتبال، در همین شرایط است که به نظر میرسد برخی در بسکتبال ایران بدون توجه به منافع و مصالح ملی همه چیز را به سخره گرفتهاند و به دلیل حضور در رأس کار و داشتن قدرت آنچه را که خود دوست دارند و سلیقه خود میدانند انجام میدهند و امروز نتیجهاش شکست برابر سوریه و آبروریزی در قطر توسط سرپرست تیم ملی میشود که به جای ماندن در هتل، پروتکلهای بهداشتی این کشور را زیر پا گذاشته و به سیتی سنتر رفته است. کسی هم نیست که بگوید چرا چنین کردید و آنها هم با عذرخواهی کاملا غریبهاند.
اتفاقاتی که این روزها در بسکتبال کشور دیده میشود در سطح و شان یک تیم ملی المپیکی نیست. حواشی ناپسندی که آبروی بسکتبال کشور را نشانه گرفته و جالب اینجاست که از طرف خود اهالی فدراسیون ایجاد میشود و نشان میدهد بسکتبال کشورمان امروز از نبود یک بزرگتر که بتواند با یک نگاه حواس همه را جمع کند، رنج میبرد. شاید برای همین هم بود که فدراسیون بسکتبال خیلی سریع فصل گذشته لیگ را ناتمام کرد تا دو تیم مدعی لیگ که زیر نظر دو مربی درگیر و رقیب بودند در حساسترین مرحله مسابقات برابر هم قرار نگیرند.
یکی از انتقادهایی که به مدیریت رامین طباطبایی میشود این است که افراد موثر و قدرتمند را از فدراسیون دور کرده و با ادامه دادن روند حذفی سعی در حفظ جایگاه خود دارد. حضور افراد اشتباهی در نقشهای کلیدی فدراسیون کار را به جایی رسانده که باختن تیم ملی اندک اندک به عادت تبدیل شده و در کنار باخت، هر روز باید شاهد دیدن یکسری اتفاقات عجیب و غریب هم در این رشته دانشگاهی باشیم. امروز نبود یک بزرگتر باعث شده تا یک سری حواشی سخیف بر بسکتبال ایران سایه بیندازد؛ یک روز ماجرای ماست و دوغ و نوشابه است و یک روز خیابان گردی آقای سرپرست.
به نظر میرسد این نوع مدیریت باعث ایجاد خودمختاری شده و سلیقهای رفتار کردن و عدم توجه به منافع ملی حواشی بسکتبال را رقم زده است. به هرحال رامین طباطبایی که یک سال آخر دوران مدیریتش را در بسکتبال میگذارند به دلیل نزدیک بودن دوران بازنشستگی در تلاش است تا مجوز ادامه کار در فدراسیون را بگیرد و حواسش به مسائل پیرامونی نیست و از طرفی هم چهرههای بزرگ بسکتبال را دور کرده و این موضوع تجمع قدرت برای افرادی خاص را به وجود آورده که امروز هر آنچه دوست دارند را انجام میدهند و پاسخگو هم نیستند.
این روزها همه از مهران شاهین طبع و مسعود قاسمی حرف میزنند. شاهین طبع سرمربی تیم ملی با وجود عملکرد پرانتقادش هنوز از پاسخ گویی فرار میکند و همچنان تسویه حسابهای شخصی را اولویت کار قرار داده و در آخرین اظهار نظرش نیز حرف آخر را زده و تاکید کرده تیم ملی براساس سلایق او چیدمان میشود. او با وجود باخت برابر سوریه و عملکرد ضعیف برابر عربستان تمایلی به تغییر تصمیماتش ندارد و تنها به فکر حضور در المپیک است و پس از آن نیز همانطور که باخت برابر سوریه را توجیه کرد، شکست برابر بزرگان جهان را نیز لاپوشانی میکند و در نهایت نیز مثل یکی دو سال اخیر از پاسخگویی فرار خواهد کرد. مگر او به کسی پاسخ داد که با وجود خانهنشینی بسیاری از مربیان، چطور فرزند جوانش به یکباره سرمربی یک تیم لیگ برتری شد؟ پاسخ نداد چون بسکتبال یک بزرگتر ندارد.
زمانی که تیم ملی بسکتبال ایران در جام جهانی به لطف باخت چین برابر نیجریه و درخشش ملیپوشان برابر فیلیپین به سهمیه المپیک توکیو رسید تمام اهالی این رشته با وجود خوشحالی از صعود، به فدراسیون و کادرفنی تیم انتقاد میکردند. از همان شکست عجیب برابر پورتوریکو مشخص بود که مهران شاهین طبع سرمربی تیم ملی ایران با وجود تمام تجربیات و افتخاراتش هنوز نتوانسته مدیریت بحران و فرار از استرس در شرایط سخت را در خود نهادینه کند و به محض ایجاد فشار اولین بازنده میدان میشود؛ اتفاقی که در دقایق پایانی مسابقه برابر سوریه تکرار شد و تیم ملی بعد از 18 سال طعم تلخ شکست برابر این حریف درجه سوم را چشید. مگر کسی بود که از او بپرسد چطور از فینال بازیهای آسیایی تا جام جهانی همه بازیهای برده را واگذار میکنی؟ کسی نبود از کادرفنی برای این باختها سوال بپرسد یا چشم غرهای برود و بگوید حواستان باشد، کسی نبود چون بسکتبال بزرگتر ندارد.
از طرف دیگر مسعود قاسمی مرد همیشه در صحنه این روزهای بسکتبال است به عنوان سرپرست تیم ملی حداکثر حواشی را برای بسکتبال کشور ایجاد کرده است. قاسمی از یک سال قبل با ماجرای ساندویچ مک دونالد و ماست و دوغ تیم را وارد حاشیه کرد و حالا در قطر به جای اینکه کنار ملیپوشان باشد قرنطینه را شکانده و به دوحهگردی پرداخته. موضوعی که مسئولان برگزاری مسابقات انتخابی کاپ آسیا را برآن داشت تا به او اجازه همراهی تیم را ندهند. البته قاسمی گفت به دلیل احساس تب خودش روی نیمکت ننشسته اما توضیح نداد که چرا با همان احساس بازی را از جایگاه ویژه دنبال کرده است. همانطور که کسی از شاهین طبع برای باختهای تیم ملی سوال نمیکند کسی هم نیست که قاسمی را برای این حواشی عجیب بازخواست کند. کسی نیست چون بسکتبال بزرگتر ندارد تا جلوی قاسمی را بگیرد و به او چشم غره برود که آقای مسئول، آبروی کشور در میان است.
همه این اتفاقات که در تیم ملی که ویترین بسکتبال کشور میافتد حاکی از آن است که برخی جای افراد بزرگ این رشته را گرفتهاند. حالا که رئیس فدراسیون همچنان خود را برای انتخابات مدیون نزدیکانش میداند، قدرت تصمیمگیری ندارد ، دستش به تغییر نمیرسد و حواسش به وضعیت نابهسامان کنونی نیست، یک بزرگتر هم در بسکتبال نمانده که بیاید و جلوی برخی رفتارها را بگیرد و اجازه ندهد بیش از این بسکتبال کشور اسیر حاشیه شود. به همین دلیل است که دوباره چشم امید به وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک دوخته شده که وارد عمل شوند و جلوی حاشیهها را بگیرند. بسکتبال یک بزرگتر ندارد چون برخی به اشتباه جای آنها را پر کردهاند و خیلی راحت پشت تریبون میایستند و به چشم ما نگاه میکنند و حقایق را نمیگویند.
به قلم: عنایت حسینیان