به گزارش منهای فوتبال، برگزاری انتخابی در کشتی ایران یک بن بست تاریخی است؛ بن بستی که همه از آن به عنوان یک شاهراه نجات بخش یاد میکنند، اما چطور میشود که یک کوچه بن بست شاهراه موفقیت باشد! این یک تناقض آشکار است که ظاهرا کارکرد شعاری دارد.
البته هیچ انسان عاقل و عدالت طلبی مخالف برگزاری انتخابی و برقراری عدالت نیست، اما اگر نتایج بگونهای رقم بخورد که معادلات ذهنی مسئولان فنی را به هم بزند آیا بازهم پای چرخه انتخابی خواهند ایستاد؟ بنظر میرسد جنجال بر سر انتخابی حرف های بیهوده ای است که مشخص نیست پشت پرده آن چه چیزهایی نهفته است.
موضوعی که باید قبل از هر چیزی در این مسیر مد نظر قرار گیرد این است که آیا کشتی ما، چه از نظر کمیت و چه کیفیت، پتانسیل برگزاری مسابقات انتخابی با این سبک و سیاق را دارد؟
اگر در همین ابتدا بتوانیم پاسخ روشنی برای این سوال اساسی پیدا کنیم عملاً سایر معضلات قابل حل است.
مسئولان فدراسیون در این میان همواره شرایط کشتی ایران را با کشورهایی مانند آمریکا و روسیه مقایسه میکنند و به دنبال الگوبرداری از آنها برای برگزاری مسابقات انتخابی هستند، اما به واقع آیا پتانسیل کشتی ما با کشوری مانند روسیه قابل قیاس است؟
بدون شک اگر این پتانسیل در کشتی وجود داشته باشد نه تنها شاهد رقابتهایی جذاب و مطلوب خواهیم بود، بلکه از دل آنهم نتایج خوبی بیرون خواهد آمد، اما به راستی ما در هر وزن از اوزان کشتی (چه آزاد و چه فرنگی) چند کشتیگیر طراز اول بینالمللی داریم؟
بهتر است در تدوین این چرخه بجای الگوبرداری و کپیکاری از کشورهای دیگر و یا رجوع به طرحهای شکست خورده و امتحان پس داده گذشته، طرحی نسبت به وضع موجود و پتانسیل کشتی ایران تدوین شود تا نقشه راهی برای آینده باشد، نه صرف اینکه بنام عدالتخواهی تیشه به ریشه کشتی زده شود و برای رفع تکلیف و مانور تبلیغاتی، صحبت از تدوین طرحهای دهان پرکن شود.
اما آیا حتما باید آزموده را آزمود؟! یا میتوان از اشتباهات گذشته به جای اصرار بر آزمودن آن، درس گرفت و آن را چراغ راه آینده قرار داد.
برای بررسی فواید و مضرات این فرایند بهتر است مقایسهای در اجرای مطلق آن و در مقابل اجرای تعدیل شده این طرح در دهه اخیر بیاندازیم، البته نیاز نیست خیلی هم به سالهای دور برگردیم اگر کمی و فقط کمی به عقب برگردیم و به نتایج مسابقات جهانی 2017 پاریس با دقت بیشتری نگاه کنیم متوجه فواید و مضرات این طرح خواهیم شد.
در آن رقابتها مسئولان فدراسیون کشتی و در رأس آنها رسول خادم با اعلام پایبندی به نتایج انتخابی تیم ملی، تیم اعزامی به مسابقات جهانی فرانسه را انتخاب کردند تیمی که بعد از ناکامی مطلق در آن مسابقات از نفرات اعزامی به عنوان پشتوانههای کشتی یاد شد، اما امروز کجا هستند؟
بدون شک همانگونه که پیش از این هم عنوان شد مسابقات انتخابی نه تنها در کشتی بلکه در تمام رشتههای ورزشی امری الزام آور و تحسین شده است که از نان شب هم برای ورزش واجبتر است چراکه هم انگیزه کشتیگیران با تجربه حفظ میشود و هم جوانترها برای ادامه رقابت دلگرم میشوند، اما سوال این است؛ چگونه و چطور؟
چه کسی باید این چرخه را طراحی و اجرا کند؟ آیا افرادی که در انستیتو کشتی نشستهاند باید به دنبال چنین طرحی باشند؟ در حالی که ذات و وظیفه انستیتو مباحث دیگری است نه طراحی فرایند و از همه مهمتر اینکه چه کسانی قرار است این چرخه را طراحی و اجرایی کنند، افرادی که به دنبال این طرح در رده سنی بزرگسالان آنهم در حضور مربیان بزرگ و امتحان پس دادهای مانند محمد بنا و غلامرضا محمدی هستند، خود چقدر در مباحث فنی صاحب نظر و صاحب سبک هستند؟
اگر پای صحبتهای پيشکسوتان و استخوان خُردکرده های کشتی بنشینیم بدون استثنا همگی یک نمونه از کشتیگیرانی که عملکرد موفقی در مسابقات داخلی داشتهاند، اما در میادین بینالمللی بازنده مطلق بودهاند، دارند که در این میان مؤید ارزش تشخیص فنی سرمربی و کادرفنی تیمهای ملی کشتی به عنوان افرادی که لحظه به لحظه با کشتیگیران زندگی کردهاند است.
بازهم تاکید میشودهیچ کس مخالف اجرای عدالت و موافق حق خوری نیست، اما انتخاب کشتیگیران تیم ملی بر اساس اعداد و ارقام و امتیاز نمیتواند معیار و ملاک خوبی باشد.
این مسیر 7 سال در فدراسیون قبلی مورد آزمون و خطا قرار گرفت و در نهایت به نتیجهای رسیدند که سالها قبل از آن محمد بنا در کشتی فرنگی اجرا میکرد؛ یعنی تلفیقی از انتخاب و انتصاب بر اساس عملکرد کشتیگیران در مسابقات داخلی، اردوها و تورنمنتهای بینالمللی و رقابت با حریفان خارجی چرا که حضور روی تشک مسابقات بینالمللی بُعد روانی بالایی میخواهد که هیچ کس بهتر از استاد، شاگردش را نمیشناسد و باید دید آیا کشتیگیرانی که از دل انتخابی خارج شدهاند از ظرفیت لازم در این زمینه برخوردار هستند یا نه.
با این شرایط بنظر میرسد برای جلوگیری از انشقاق در کشتی و بازگشت آرامش به این رشته پر اهمیت فدراسیون کشتی و در رأس آنها علیرضا دبیر باید با احتیاط بیشتری گام بردارند و ضمن تأکید بر قانونمند شدن رسیدن به دوبنده تیم ملی این را هم در نظر داشته باشند که بهتر است این طرح را که هنوز خام است و ابعاد آن روشن نیست در برهه حساس کنونی پیش از المپیک در ردههای سنی پایه آزمون و خطا کنند و پس از مشخص شدن نقاط قوت و ضعف با اصلاح مشکلات احتمالی بعد از تکمیل چرخه و بلوغ آن نسبت به اجرای آن در رده سنی بزرگسالان اقدام شود، اتفاقی که قبل از هر چیزی میتواند به نفع کشتی و ارتقای جایگاه آن در ورزش کشور شود.