به گزارش منهای فوتبال، فاطمه امیر بهزادی که دل پر دردی از فدراسیون تیراندازی و مسوولان آن دارد، تاکید کرد: دادگر قبل از حضور در تیراندازی و حتی در ماه های شروع کار به نوعی حرف می زد که همه ما روزهای خوشی را برای خود ترسیم می کردیم، در آن روزها من نفر اول ایران بودم و رویای رسیدن به قله های رفیع تیراندازی را در سر داشتم و برای همین خیلی سخت کار و تلاش می کردم اما به مرور زمان متوجه شدیم تمام این ها یک رویا بود و فدراسیونی بی رحم در مقابل داریم که در آن روابط حرف اول و آخر را می زند.
وی تاکید کرد: در این مدت هر کاری کردیم که بشود؛ نشد. ما به عنوان یک ملی پوش تا جایی که داشت سبک شدیم اما گوش هیچ کس بدهکار نبود. با رییس فدراسیون خیلی حرف زدیم اما همه آنها یا بی جواب ماند یا بدون نتیجه و در کل باید گفت شرایط آن طور که تصور می کردیم ، پیش نرفت و خیلی چیزها نابود شد.
بانوی کرمانی تیم ملی تیراندازی تاکید کرد: فدراسیون به دنبال آتو گرفتن از ملی پوشان است، برای همین افرادی که امروز در تیم ملی هستند یا نمی توانند یا توان صحبت کردن را ندارند چرا که در صورت مصاحبه و حرف زدن، با آنها برخورد می شود و زمان ثابت خواهد کرد در این مدت بر فدراسیون و تیم های ملی چه گذشته است.
وی افزود: متاسفانه در این مدت افرادی که برای ما چهره های مطمئن و قابل احترام بودند هم به گونه ای رفتار کردند که انتظارش را نداشتیم و این نشان می دهد فدراسیون در چه مسیری گام بر می دارد.
وی اشاره ای به تماس های فدراسیون قبل از آغاز اردوی تیم ملی اهداف پروازی داشت و گفت: از فدراسیون با من تماس گرفتند و گفتند برای حضور در تیم ملی برنامه بنویس و به فدراسیون ارائه کن. ناصر رسولی شخصا به من گفت دادگر به حضور و توانمندی تو اعتقاد دارد و برنامه ای خوب بنویس تا ضمن حضور در تیم ملی آنها را اجرایی کنیم. من هم به همراه مربی خود 4 روز تمام وقت گذاشتیم و برنامه ای مناسب برای تیم ملی نوشتیم و در نهایت برنامه را دادیم اما در کمال تعجب نامی از من در اردوی تیم ملی نبود و من ماندم و آینده ای مبهم که نمی دانم باید با آن چه کنم.
از او می پرسم که برنامه تیم ملی را مگر نباید کادر فنی و فدراسیون بدهد، که می گوید: این اتفاق در فدراسیون تیراندازی این گونه است چرا که نمی توانند برنامه ای درست تنظیم کنند و همه ملی پوشان برنامه ارائه می دهند و خودشان هم اجرایی می کنند. واقعیت این است که کادر فنی تیم ملی بسیار ضعیف است و نتایجی که به دست می آید، گواه این ادعاست. چرا کسی نمی پرسد مربیان خارجی که برای حضور در ایران به تهران سفر کردند، الان کجا هستند؟
امیربهزادی تاکید کرد: روابط در فدراسیون تیراندازی حرف اول و آخر را می زند، در این فدراسیون خیلی اتفاق ها می افتد و باید پرسید آیا کسی از آنها خبر دارد؟ ما مدت زمان زیادی تا المپیک نداریم و روزها به تندی سپری می شود و امیدوارم در نهایت، شاهد اتفاقات خوبی برای قهرمانان این رشته باشیم.
وی گفت: چرا کسی نمی پرسد نفر اول تیم ملی را به چه دلیل کنار گذاشتند و در آستانه بازی های آسیایی، شخص دیگری در ترکیب تیم قرار دادند. من به یک باور رسیده ام و آن این است که تا فردی به نام فرشید عبدالمحمدی در راس تیم باشد، هیچ جایی ندارم و باید به خانه نشینی خودم ادامه دهم. آیا این همان قولی است که مسوولان کشورمان برای رشد و ارتقای ورزش بانوان دادند؟
بانوی ملی پوش تیراندازی به اهداف پروازی گفت: کارنامه من مشخص است، از سال 1389 افتخار این را داشتم که عضو تیم ملی تیراندازی شوم و در این مدت در سه رویداد آسیایی موفق شدم برای خود و ورزش ایران مدال بگیرم و روی سکو بروم. با تلاش هایی که صورت گرفت رکورد ملی را ارتقا دادم اما در آخر چه شد؟ دادگر آمد و زندگی من را نابود کرد، به همین سادگی و شفافی.
امیربهزادی تاکید کرد: نامه ای نوشتم و برای رسانه ها فرستادم و در آن توضیح دادم چه شد تا فردا روزی به کم کاری متهم نشوم. از تیم ملی کنار گذاشته شدم و این گونه مطرح کرده بودند که خودم تمایل به سفر ندارم در صورتی که من از همه چیز بی خبر بودم. در آستانه بازیهای آسیایی جاکارتا من نفر اول بودم، اما چه کسی به جای من اعزام شد؟ ظلم مگر چه شکلی است؟ هر چه فدراسیون رفتم و اعتراض کردم جواب های سربالا شنیدم و در نهایت برگشتم به شهرم و برای ستمی که به ناحق بر من روا شده بودم، تنها کاری که از دستم بر می آمد، انجام دادم، همه آنها را به خدا واگذار کردم.
وی گفت: الان فردی در تیم ملی است که چند ماه است کار خود را آغاز کرده، این یعنی چی؟ مگر می شود یک نفر به همین راحتی به تیم ملی برسد؟ استعداد یک بحث است و زمان چیز دیگری اما برای برخی ها رسیدن به تیم ملی از مسافرت به شمال هم راحتر شده و باید پرسید آیا کسی از مسوولان وزارت ورزش ، در جریان اتفاقات تیراندازی هست یا خیر؟
چرا پس از این همه هزینه و سفرهایی که صورت می گیرد، هیچ فردی برای بازخواست نتایج اقدام نمی کند؟ چرا تحلیلی از نتایج نمی شود؟ چرا افرادی که با دادگر به فدراسیون آمدند یکی پس از دیگری رفتند؟ چرا این همه مربی خارجی آمد و در نهایت قید حضور در تیم ملی ما را زدند؟ همه این ها به خاطر مسایل مالی بود؟ مگر فدراسیون نمی دانست برای این ها باید چقدر هزینه کند؟ تمام این ها یک شو بود که دادگر به راه انداخت و الان اگر بپرسید تمام مشکلات را به گردن افزایش قیمت دلار می اندازد و بس. او همیشه می گفت من رییس تازه کار نیستم پس آینده نگری چه شد؟
امیربهزادی گفت: در چند روز گذشته که صدای من در آمده خیلی ها تماس می گیرند و می گویند از هر مردی، مرد تر هستی که حرف زدی. امیدوارم سایر نفرات نیز واقعیت ها را مطرح کنند چرا که افراد می آیند و می روند اما در نهایت این تیراندازی است که می ماند و امیدوارم هر چه اتفاق می افتد به کام تیراندازی باشد حتی اگر فرد عاشقی چون من نابود شوم.