اسلام نقطه اشتراک کشورهای عربی با ایران و دیگر کشورهای اسلامی غیر عربزبان است. علیرغم اینکه زبان فارسی در ایران ماندگار و پابرجا بوده و با برخی دیگر کشورها مانند ترکیه و مصر تفاوت دارد، اما اسلام فرهنگ و تمدن کشورهای بسیاری را هم سو با خود کرده و عصاره آن را تا حدودی میتوان در شورای همبستگی کشورهای اسلامی مشاهده کرد که بخشی از آن را ورزش این کشورها شامل شده است. پیروزی و شکست در بازیهای کشورهای اسلامی هرچند همه ماجرا نیست اما مسائل و موضوعات مختلفی که هرکدام از کشورهای شرکتکننده با آن روبهرو هستند را تأثیرپذیر میکند.
موضوعاتی که در المپیک برای کشورهای دنیا اهمیت دارد مانند اقتصاد، فرهنگ، سیاست، جامعه و ... نسخه کوچکتر آن را در ریاض شاهد خواهیم بود.
کم و کیف ارتباطات کشورهای اسلامی در سالهای اخیر گوناگون و وابسته به نگرشها و دیدگاههای حاکمان سیاسی آن بوده و ورزش نیز از آن مستثنا نیست. پیشرفت وابسته به کشورهای دیگر در برخی از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس از یکسو و هویت متفاوت برخی کشورها با میراثی کهن مانند ایران، مصر، مراکش، ترکیه و برخی دیگر بر غنا و اهمیت بازیهای کشورهای اسلامی افزوده است.
کلیت بازیهای کشورهای اسلامی را میتوان به سه گروه کشورهای عربزبان، غیر عربزبان ازجمله ایران، و سوم دیگر کشورهایی که با محوریت اسلام اما با پیشینه ورزشی نحیف در این مسابقات حضور دارند تقسیم کرد. مسابقاتی که در ظاهر از سطح و ظرفیت خوبی برخوردار نیست اما برای برخی کشورها که داعیه رهبری و برتری در مسائل مذهبی یا سیاسی و اجتماعی در این میان را دارند متفاوت است و با توجه به توان و ظرفت خود به میدان میآیند و در همین راستا میبینیم که عربستان و ترکیه با بیشترین ورزشکار و در ادامه ازبکستان و ایران هستند. برخی کشورها مانند قطر، امارات، کویت، بحرین هم با توجه به شرایط و جمعیت کشورشان سعی میکنند در میان قدرتها جایگاهی را به دست بیاورند.
موفقیت در بازیهای کشورهای اسلامی میتواند نشاندهنده میراث و مدرنیسم، هویت و جهانیسازی، اصالت و عصری شدن، و جهانشمول بودن کشورهای موفق در این رویداد باشد. عربستان از یکسو با سرمایهگذاری بسیار در حوزه ورزش اما با قابلیت ورزش پایینتر در مقابل ایران با پیشینه تاریخی،فرهنگی و ورزشی حائز اهمیت، و کشورهای مصر، ترکیه، مراکش و کشورهای نوظهور دیگر مدعی بر زیبایی و غنای رویداد میافزایند.
البته اقدام کمسابقه ورزش کشور ما توسط کمیته ملی المپیک در دعوت از مسئولان فدراسیون شورای همکاری کشورهای اسلامی جهت اعطای میزبانی به ایران برای بازیهای آتی نیز نقطه قوتی بود که نباید از آن عبور کرد. میزبانی از این کشورها با توجه به شرایط حساسی که کشور ما در منطقه و دنیا دارد، میتواند رویکرد بسیار مؤثری برای جایگاه سیاسی نیز بدل شود. هرچند ورزش تهران ازلحاظ زیرساخت فروغ گذشته را ندارد اما پیشینه و توان ورزش ایران زبانزد کشورهای دیگر است و در دیگر استانها میتوان شرایطی را فراهم کرد تا ایران به این میزبانی دست پیدا کند.
با همه این اوصاف شاید تهران در حال حاضر آماده میزبانی از یک رویداد بین المللی را نداشته باشد اما در شیراز، اصفهان و مشهد این شرایط مهیا تر است. البته این بازی ها در چهار سال آینده برگزار می شود و تا آن زمان شرایط ورزش پایتخت نیز می تواند بهبود پیدا کند و وقتی پای آبروی میهن در میان باشد همه دستگاه ها به میدان خواهند آمد حتی اگر چنین میزبانی ای اکنون دور از انتظار و دسترس باشد.
اما چه میزبانی به ایران اعطا شود یا بر عهده کشور دیگری گذاشته شود، مهم ثبتنام ایران بهعنوان درخواستکننده میزبانی و سپس موفقیت در ان رویداد است. میخواهد در ایران باشد و یا مالزی و ازبکستان. اما پیش از آنکه میزبانی آتی و عملکرد درخشان در آن مهم باشد باید به ششمین دوره مسابقات در ریاض توجه و تمرکز کرد.
ششمین دوره بازیهای کشورهای اسلامی به میزبانی ریاض بهصورت رسمی از فردا 16 آبان ماه 1404 آغاز میگردد. مسابقاتی که فزون از 3500 ورزشکار از 57 کشور اسلامی در آن حضور دارند تا روز 30 آبان ماه با یکدیگر به رقابت میپردازند. مسابقاتی که شاید پس از المپیک و بازیهای آسیایی مهمترین باشد و برای برخی از حاکمان حتی اهمیت آن پس از المپیک باشد.