جناب آقای دنیامالی برای گام گذاشتن در مسیر شایستهسالاری در ورزش یکی از کارهای اساسی که تصمیم به اجرای آن گرفته این است که برای رفع شائبه در خصوص تعارض منافع مدیران ورزش از استفاده کردن از اقوام خود در حوزه مدیریتی پرهیز کنند و چنین نباشد که فردی فقط به دلیل روابط فامیلی صاحب پست و مقام شود. اما آنچه تاکنون شاهد آن بودهایم حکایت از آن دارد که این کار گویا چندان هم ساده و راحت نیست.
مدیران ورزش میتوانند این فرمان را به روسایی که کارمند سازمان هستند بدهند چنانکه مثلاً در فدراسیون ورزشهای رزمی شاهد آن بودیم، اما گویا برای روسایی که چنین نیستند این دستورالعمل چندان کارساز نیست، مانند فدراسیون ژیمناستیک. حالا باید منتظر ماند و دید که این طرح چقدر قابلیت اجرا دارد. آیا فقط گریبان ضعفا را خواهد گرفت یا آنکه تفاوتی قائل نمیشود. شاید هم مانند برخی دیگر از طرحها برای خاک خوردن راهی گنجهها شود.
اما در این میان شاهد کار قبل تحسین دبیر کل کمیته ملی المپیک بودیم. دکتر علینژاد که ازنظر تشکیلاتی مستقل از وزارت ورزش هستند و این بخشنامه شامل حال ایشان نمیشود. بهطور داوطلبانه و برای آنکه هیچ شبههای باقی نماند از هیئترئیسه فدراسیون ووشو استعفا دادند تا مبادا شائبه تعارض منافع پیش بیاید. حرکتی که نشان از ترجیح دادن مصالح ورزش بر منافع شخصی بود.
حالا انتظار میرود سایر مدیران ورزش نیز چنین کنند و اگر جای احساس تعارض منافع میکنند خود داوطلبانه به خاطر حرمت گذاشتن به قانون و تصمیم وزیر از یکی از مناصب خود استعفا دهند. بهعنوانمثال جامعه ورزش انتظار دارد که این کار در سطوح بالای مدیریتی نیز اجرا گردد. آقای مناف هاشمی که در سخنان خود از علاقهمندی به ورزش میگویند، اعلام کنند که آیا عضو هیئترئیسه فدراسیون کبدی هستند یا خیر؟ آیا بهعنوان احترام به وزیر اگر هیئترئیسه این فدراسیون هستند حاضرند استعفا بدهند تا شائبه تعارض منافع پیش نیاید؟
با شناختی که از آقای مناف هاشمی داریم تصور ما این است که ایشان چنین میکنند و از سمت هیئترئیسه فدراسیون کبدی استعفا میدهند تا ثابت کنند قانون فقط برای ضعفا نیست و مدیران پیشتازان حفظ و احترام گذاشتن به آن هستند. منتظر میمانیم ببینیم چه تصمیمی میگیرند و وزیر با این موضوع چگونه برخورد میکند.