چند روز پیش و در آستانه اعزام تیم نوجوانان به جهانی بوداپست از نارضابتی و دلخوری محمدطلایی سرمربی تیم اعزامی به مسابقات سخن به میان آوردیم. وی طی مصاحبه ای از وضعیت آمادگی نوجوانان و شرایط آمادهسازی آنها اظهار نگرانی کرد. طلایی با اشاره به عدم برگزاری اردوهای آمادگی و مسابقات دستگرمی، تلویحا دست اندرکاران ذیربط را متهم به بی توجهی کرده بود.
این درست که هدف اصلی در کشتی، کسب موفقیت تیم های بزرگسالان در میادین بینالمللی است.معمولا هم اولویت در رسیدگی به آنان بوده تا اینکه حاصل عملکرد ردههای پایه ملاک باشد با این وصف و از منظری دیگر، پسرفت کشتی در رده سنی نوجوانان نگرانی های خود را به دنبال دارد.زیرا همین نوجوانان، بزرگسالان آینده و قهرمانان افتخارآفرین کشور خواهند بود. اگر قرار باشد نوجوانان به حال خود رها شوند و بعد انتظار داشته باشیم بتوانند در رده سنی جوانان و بزرگسالان در جهان قدرتنمایی کنند، انتظار بیهوده ای است.
به نظر نمی رسد نگرش حاکم بر فدراسیون کشتی، نگرش خاصی است که در آن امکان ورود چهره های شاخص و کاربلد محدود شده است. در چنین فضایی یا چند مسئولیت بر عهده یک نفر سپرده می شود یا از افرادی در مناصب مختلف استفاده می شود که اصلا نام و نشانی در عرصه ورزش ندارند چه برسد به اینکه شناخت کافی از کشتی داشته باشد.شاهد مثال قسمت اول، سپردن چندین مسئولیت فنی مهم به یک نفر است که مورد اعتماد راس هرم فدراسیون قراردارد و در بخش دوم نیز گماردن افراد ناشناس در راس مناصبی است که پیش از این کسی نام و نشان آنان را به یاد ندارد.
بی گمان در سایه همین سیاست های خاص و یکسونگری، مسیری که طی می شود به ناکجا آباد ختم خواهد شد. بنابراین امروز اگر نوجوانان کشتی آزاد سه پله سقوط می کنند هشداری است برای ورزش اول تا راه سیاستگذاری در این ورزش تغییر پیدا کند زیرا شکست در رده سنی پایه می تواند پیش درآمدی برای ترسیم مسیر نامناسب آینده کشتی باشد.
بحث بر سر خوشایند یا بدآیند ما یا منتقدین معدود دیگر از افراد و نام ها نیست بلکه پای ورزش ملی کشور در میان است ورزشی که بالاتر از تمام نام هایی است که از گذشته تا به امروز در عرصه کشتی تصمیم گیرنده بوده اند. به سخن دیگر همانطور که نسبت به برخی اقدامات طالقانی، برادران خادم، سیروس پور، یزدانی خرم و پیش از آنان، نقد داشتیم اکنون نیز نسبت به پاره ای اشکالات در فدراسیون دبیر نقد و نظر داریم. البته به حکم مصلحت و در آستانه المپیک سخن را به ایما و اشاره محدود می کنیم و نقدهای اصلی را به پس از المپیک وا می گذاریم با این وصف و صرفا در راستای انذار به دوستان یادآوری می شود، تا حد امکان در مسیری که گام نهاده شده تجدید نظر صورت گیرد. نمی شود و نمی توان، یک تنه فدراسیون اداره کرد خصوصا اگر تجربه چنین کاری در میان نباشد اما همه راهها به یک نفر ختم شود.آنان که تا حد امکان خرد جمعی را سرلوحه کار قرار دادند به سختی طی طریق کردند. حساب اینان که مشتاق تک صدایی اند نیز کاملا روشن است.
به اعتقاد ما سیاستی که یک مربی سازنده در منطقه جنوب تهران را کاملا بایکوت و حتی به دلیل تمدید نشدن دفترچه مربیگری او را شایسته حضور در لیگ نمی داند به همان اندازه نادرست است که سیاست دیگر همان فرد را همزمان مدیر تیم ها، سرمربی فلان رده سنی،سیاستگذار کلان در فدراسیون و احتمالا فرمانده پشت پرده لیگ می پذیرد. این تضاد و تناقضات را چگونه می توان در یک جا جمع کرد مگر اینکه بپذیریم بانیان هردو سیاست، مسیر افراط و تفریط پیموده اند.
نمی شود با یک دست چند هندوانه برداشت. هم به امور تیم ملی بزرگسالان رسیدگی کرد، هم رده سنی جوانان را هدایت کرد و هم در امور ریز و درشت فدراسیون نظر داد. در چنین شرایطی مسلما نوجوانان فراموش خواهند شد.
صداقت، مدیریت پویا ، پرهیز از گروه گرایی و نقدپذیری از لوازم مدیریت در ورزش است. هر کسی نتواند یا نخواهد این فاکتورها را رعایت کند راه دشواری برای موفقیت در پیش خواهد داشت. این نکات ذکر شد تا شمه ای از دلایل ناکامی نوجوانان کشتی آزاد در نظر آید.
امیدواریم نتایج شکست نوجوانان آزادکار تاثیری در روحیه ملیپوشان اعزامی به المپیک نداشته باشد. جایی که کارنامه عملکرد فدراسیون و کشتی ایران نمود پیدا خواهد کرد. ورزشی که همواره امید اول کسب مدال ما در چنین آوردگاه بزرگی بوده و اکنون نیز تمام نگاهها به کشتی و دست و بازوی قهرمانان این رشته است تا ورزش ایران را زیب و زینت بخشند و دل مردم را شاد کنند.
به قلم: محمدرضا کاظمی