تجربه نشان داده همانطور که لزوما افراد متخصص در مناصب مدیریتی موفق نیستند ایضا نمی توان موفقیت غیرمتخصص ها را نیز در ورزش تضمین کرد؛ خصوصا اینکه نامزدهای غیرمتخصص تایید صلاحیت شده از سابقه مدیریتی درخشانی و مشعشعی نیز برخوردار نیستند. آنان در بهترین حالت مدیران کل استان هایی بوده اند که در سال های پایانی دوره فعالیت خود دنبال حاشیه امنی هستند تا در آنجا با حکم ریاست فدراسیونی بازنشسته شوند. همانطور که قبلا این اتفاق در برخی فدراسیون ها رخ داده و معدودی نورچشمی ها به هر طریق ممکن در آنجا ماوا گزیده اند. این مدیران میانی و کارمندان وزارت ورزش نه سابقه جذب اسپانسرهای قوی را داشته اند و نه از آنچنان نام و نشان بالایی برخوردارند که بتوان ادعا کرد با آمدن هرکدام از ایشان می توان به تحول بنیادین و وفور امکانات در فدراسیون یادشده امیدوار بود.
اینکه دستگاه ورزش تشخیص داده ممکن است رییس هیات ووشو یک استان، یا رییس اسبق فدراسیون رزمی و مدیر کل فلان استان می توانند فدراسیون دوچرخه سواری را اداره کنند اما نایب رییس و مدیر تیم های ملی و دبیر این مجموعه از چنین توانی برخوردار نیستند، نکته جالبی است که باید مورد توجه واقع شود.
شاید هم خیلی نباید تعجب کرد وقتی مجری اسبق تلویزیون بدون تخصص کافی می تواند فدراسیون اتومبیلرانی را اداره کند و دیگری فدراسیون اسکی و فدراسیون های دیگر و این چرخه معیوب همچنان در حال گردش باشد در آن صورت چرا باید انتظار داشته باشیم متخصصان دوچرخه و شطرنج در راس فدراسیون های خود قرار گیرند؟
حکایت امروز ورزش ما حکایت بنای خرابی است که خواجه به جای رفع مشکل خرابی کل آن، فکر و ذکر خود را معطوف به رفع مشکل نقش ایوان کرده و تصور می کند با ترمیم گوشه ای از کاستی ها امکان ممانعت از تخریب کامل بنای در هم شکسته وجود دارد. غافل از اینکه مدت هاست این مزرعه را آب گرفته و با این ترفندهای غیرمنطقی و استدلال های آبکی نمیشود ورزش کشور را در مسیر درست هدایت کرد.
کافی است یک نظر خواهی اجمالی در مورد عملکرد خود از جامعه ورزش به عمل آورید، خواهید دید بیش از ۹۰ درصد مخاطبان نسبت به سیاست ها و خط مشی طی شده در این عرصه نظر منفی دارند بنابراین بهتر است در این ماههای پایانی آش عملکرد خود را بیش از این شور نکنید و بدبینی عمومی جامعه ورزش را به جان نخرید.
کاش جای اینکه اهتمام و جدیت ها صرف انتخابات خود خواسته فدراسیون ها شود، تلاش می کردید زمان باقیمانده از مدیریت و ریاست را صرف ایجاد تفاهم و همراهی با جامعه ورزش کنید تا لااقل اندکی از آلام آنها کاسته شود. جامعه ای که به شدت از اوضاع به وجود آمده و سیاست های جاری دلخورند اما باید سوزش نمکی را که بر زخم هایشان پاشیده می شود را نیز تحمل کنند.