در جریان بازیهای المپیک 2016 ریو بود که گروهی از مدیران و کارشناسان چشم بادامی در دهکده ورزشکاران، خبرنگاران و سالنهای مختلف ورزشی در حال چرخیدن و مصاحبه با مسئولان، تماشاگران و حتی خبرنگاران دیگر کشورها بودند تا ضمن کسب تجربه از برزیلی های کم تجربه در برگزاری مسابقات بازیهای المپیک، بدانند نمایندگان دیگر کشورها تا چه اندازه ورزش و بخصوص قهرمانان رشته های مختلف ژاپن را می شناسند. در این بین متاسفانه نتوانستیم نامی از ورزشکاران مطرح ژاپنی به میان آورده و در میان خنده گروهی ژاپنی ها و دوستان عزیز به آکیرو کوروساوا و کاکرو و سوباسا حرفهای ما خلاصه شد تا به شخصه به دو واقعیت مهم در خصوص ژاپنی ها پی ببرم.
نخست اینکه چشم بادامیها که خود سمبل مدیریت منظم،موفق و صبورانه در دنیا هستند از هیچ تلاشی برای فراگیری نکات جدید اجتناب نمی کنند (از برزیل آنهم با میزبانی پر حرف و حدیثش تا پی بردن به این سئوال که خبرنگاران و تماشاگران دیگر کشورها، ورزش ژاپن را با چه رشته هایی و با نام چه ورزشکارانی می شناسند.)
همانجا بود که وقتی یکی از ژاپنی ها از من پرسید ژاپن را به چه می شناسید گفتم نه فقط من بلکه تقریبا تمام دنیا کشور شما را ابتدا به حادثه اتمی ناکازاکی و هیروشیما و سپس رشته های رزمی مثل جودو و کاراته می شناسند چرا که اکثر جوانان پسر کشورهای مختلف جهان به سربازی رفته و از نزدیک با هنرهای رزمی مثل جودو وکاراته برای دفاع از خود آشنا شده اند، اگر چه در ژاپن رشته هایی مثل بیس بال و برخی ورزشهای آبی طرفدارانی دارد ولی چه بخواهید چه نخواهید، عقبه رزمی در ژاپن بیشتر است.
به هر حال ژاپن سالها حسرت حضور کاراته در المپیک را در دل داشت و حتی فدراسیون جهانی آن با تغییر قوانین داوری و برگزاری رقابتهای لیگ جهانی گامهای بزرگی در این زمینه برداشت اما از آنجاییکه جودو ، دیگر رشته زیبای رزمی این کشور در المپیک حضور داشتند برخی کشورها همچون چین از مخالفان سرسخت ورود یک رشته رزمی دیگر همسایه شرقی خود به المپیک بوده و ووشو (بخصوص تالو) را یکی از کاندیداهای مطرح و اصلی ورود به المپیک دانسته و سرمایه گذاری هنگفتی نیز در این زمینه دارند. علیرغم این میزبانی ژاپن و حمایت کشورهای اروپایی باعث گردید تا کمیته بین المللی المپیک با حضور کاراته در بازیهای المپیک 2020 موافقت کند. در همان زمان به غلط بسیاری از اصحاب رسانه و بخصوص مسئولان فدراسیون تاکید داشتند که بگویند کاراته المپیکی شده در حالیکه اصلا چنین نیست، بلکه کاراته فقط در بازیهای المپیک توکیو حضور دارد و اگر چه مدالهای آن نیز در رنکینگ محاسبه می شود ولی جزو رشته های المپیکی محسوب نمی شود. فرایند المپیکی شدن کاراته یا هر رشته کاندیدای ورود به المپیک، مستلزم شرایطی است که هنوز کاراته جدای از داشتن رقیب سر سختی به نام ووشو، راه درازی برای دستیابی به آن دارد.
به هر حال در میان معدود رشته های مدال آور در المپیک 2020 ایران در بازیهای المپیک حضور رشته مدال آوری همچون کاراته فرصتی است نیک برای مسئولان این فدراسیون و کاروان ایران ولی نبود تجربه و آگاهی از سیاست میزبان بازیها نسبت به این رشته در المپیک شرایط را برای هر کشوری سخت می کند چرا که بدون تردید ژاپن حداقل برای دستیابی بعنوان دومی بازیها به بیش از نیمی از طلای کاراته نیاز دارد که در اینصورت شرایط برای صید طلا برای نمایندگان کشورمان سخت تر می شود. اگر ژاپن در خوش بینانه ترین حالت 4 طلا برای خود در نظر بگیرد، که خواهد گرفت، قطعا چهار طلای دیگر کاراته در بازیهای المپیک را میان قاره های دیگر توزیع خواهد شد که در این صورت کاراته ایران باید به یک مدال و خوش بینانه ترین حالت دو مدال که جنس آن مشخص نیست بسنده کند.
تیم ملی کاراته کشورمان اگر چه به دنبال ثبت رد پایی طلای از خود در بازیهای المپیک 2020 توکیو است ولی کادر فنی و مسئولان فدراسیون بخوبی می دانند این کار سخت تر از آنی است که فکرش را بکنند، نگاهی به کسب مدال طلای تیم ملی کاراته ایران در رقابتهای جهانی نشان می دهد کاراته ایران با شرایط بهتر و ظرفیت بالاتر در مسابقات جهانی به سختی حتی یک طلا صید می کند چه رسد به بازیهای المپیک که با توجه به کاهش اوزان و افزایش حساسیت رقابتها شرایط به مراتب سخت تر از آن است که بتوان حدس زد چرا که تاکنون تجربه ای از حضور کاراته در المپیک و سیاست فدراسیون جهانی و میزبان بازیها در این زمینه نداریم.
تیم ملی کاراته اگر چه به دنبال ثبت ردی طلایی در بازیهای المپیک است اما این امر تنها به کسب سهمیه و آماده بودن ملی پوشان منوط نمی باشد بلکه بستگی به شرایط متعدد محیطی و غیر محیطی دارد که تنها بخش کوچکی از آن در اختیار مسئولان، مربیان و قهرمانان کاراته است.
حسین رامادان