در رونمایی کتاب «تختی» که از او بهعنوان یکی از جهانپهلوانان نام میبرند، مشاهده کردیم که علیرضا دبیر در مراسم گفت: « مثلاً در زلزله بویینزهرا او پول جمع میکرد. نه دوربین بود و نه عکاس اما الآن طرف یکجا میخواهد برود کمک کند چند تا عکاس و دوربین میبرند. کجا یک عکس از تختی دیدید؟ تختی نخواست تختی شود، خدا او را تختی کرد. فرق الآن با آن موقع این است دهه ۶۰ میخواستند دیده نشوند اما الآن میگویند چرا به من جهانپهلوان نمیگویید؟»
اگر منظور آقای دبیر را درست توجه شده باشیم این کنایه به رسول خادم که سالهاست در حال انجام کار نیکو و کمک به ضعیفترین اقشار جامعه ایران است بازمیگردد. اینکه بر چه اساس قصد و نیت رسول خادم برای رئیس فعلی فدراسیون کشتی عیان شده را نمیدانیم، اما ندیدیم وقتیکه کلیپ نماز مستحبی در جلسه رسمی از دبیر منتشر شد، رسول خادم او را قضاوت کند، یا هنگامیکه بسیاری از کارهای دبیر را نمایشی یادکردند کسی قصد و نیت خود دبیر را عیان کند و از ایشان نیز انتظار داریم قضاوتی نکنند و اگر میکنند بر آیات و احادیث نیز نظری داشته باشند اگر خود را مسلمانی واقعی میدانند.
مگر خداوند در آیه 271 سوره بقره نمیفرماید که «ان تُبدوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِیَ وَإِن تُخفوها وَتُؤتوها الفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُم...» آیهای که صراحتاً به آشکار کردن کار خیر اشاره میکند و البته به پنهان داشتن آن برای برخی نیازمندان نیز توجه داشته است. پس چرا کار خیر رسول خادم به خاری تبدیل میشود؟ مگر نه این است فدراسیون کشتی مانند دیگر فدراسیونها در قالب اقدامات فرهنگی همه کارهایشان را اطلاعرسانی میکنند؟ مگر اطلاعرسانیها امری ریاکارانه است؟ از نظر ما توصیه و ترویج کار خیر است، از جانب آقای دبیر نمیتوانیم سخنی بگوییم.
اما خداوند در آیه دوازده سوره حجرات صراحتاً بیان کرده است «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا...». در این آیه خداوند حتی ظن و گمان را هم گناه دانسته است و از ایمان آوردنگان خواسته تا قضاوت در کار دیگران نکند. اما از این مهمتر بزرگانی هستند که در این جلسه به رئیس فدراسیون کشتی تذکر ندادند که درباره دیگران قضاوت نکن و سخنی نگو چراکه خداوند خطاب به همین شنوندگان نیز در آیه 12 سوره نور گفته است: «لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِینٌ». که در ترجمه آن آمده است: «چرا هنگامی که آن (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان باایمان نسبت به خودشان (برادران و خواهران ایمانیشان) گمان نیک نبردند و نگفتند: «این دروغی آشکار است»؟». قضاوت در اینباره را به وجدان بیدار خوانندگان واگذار میکنیم.
اما همانطور که خود علیرضا دبیر نیز گفت، از زمان درگذشت تختی از سال 46 تا 57 کسی از تختی نمیگفت یا دیدار تختی با محصورین زمان خود مانند مصدق و ارتباط با جبهه ملی و ... نبود که تختی را تختی کرد. درباره هر چیزی در هر زمانی این جامعه است که قضاوت میکند و همانها که خدمات آقای دبیر را می بینند همان ها هم اقدامات آقای خادم را مشاهده می کنند.
اقدامات پهلوان رسول خادم هر چه که باشد و با هر نیتی به نظر میرسد جامعه آن را مثبت ارزیابی کرده است اما آقای دبیر باید این پرسش را از خود مطرح کنند که آیا اقدامات و دستاوردهای ایشان در این دوره مدیریتی نزد جامعه مثبت بوده است؟ امیدواریم خداوند به همه توفیق خدمت و عزت برای سربلندی مردم و ایران عزیز را بدهد.
به قلم میرزا حسین گیلانی