سیطره کمیت

شناسه خبر : 52160
سه شنبه 13 آبان 1404 ساعت 10:18
سایر | فرهنگ و ورزش
سیطره کمیت

رنه گنون فیلسوف سنت‌گرای فرانسوی کتابی خواندنی دارد که با عنوان سیطره کمیت و علائم آخرالزمان ترجمه‌شده است. البته آخر زمانی که او در نظر دارد با آخر زمان ما تفاوت دارد. در آن کتاب گنون سخن از سلطه کمیت بر زندگی بشر معاصر و کم‌رنگ شدن کیفیت به میان آورده و خطراتی که این نوع نگرش دارد را بیان می‌کند. علاقه مندان می‌توانند برای آگاهی بیشتر به این کتاب بسیار خواندنی مراجعه کنند.

رنه گنون فیلسوف سنت‌گرای فرانسوی کتابی خواندنی دارد که با عنوان سیطره کمیت و علائم آخرالزمان ترجمه‌شده است. البته آخر زمانی که او در نظر دارد با آخر زمان ما تفاوت دارد. در آن کتاب گنون سخن از سلطه کمیت بر زندگی بشر معاصر و کم‌رنگ شدن کیفیت به میان آورده و خطراتی که این نوع نگرش دارد را بیان می‌کند. علاقه مندان می‌توانند برای آگاهی بیشتر به این کتاب بسیار خواندنی مراجعه کنند.

این مقدمه را ازآن‌جهت آوردم که ذکر کنم بحث اصالت کمیت یا کیفیت از مسائل مهم حوزه اندیشه و علوم انسانی است. ربط آن با ورزش ما در این است که ما هنوز تکلیف خود را با این موضوع روشن نکرده و در حالت گونه‌ای تعلیق بسر می‌بریم.

بدیهی است که انتخاب ارزش‌گذاری برای هر یک از این‌ها برآمده از معنا و غایتی است که راهنمای عملی برای افعال ما می‌شود. لذا قبل از کار عملی باید تکلیف خود را در این خصوص روشن کنیم چنانکه ذکر شد اندکی تأمل نشان می‌دهد که ارزش‌ها در حالتی معلق به سر می‌برد. در سخن مرتب از کیفیت دم می‌زنیم اما در عمل کاملاً کمیت گرا هستیم.

مدیران ورزشی ما بارها در بیان از اعزام‌های کیفی گفته‌اند اما هنگام عمل که رسیده است در بر همان پاشنه کمیت گرایی چرخیده است. در سخن از اصالت ارزش‌ها و اولویت آن بر مدال گفته‌اند اما در عمل به کسب مدال به هر قیمت اندیشیده‌اند.

در چنین فضایی که سیطره و سلطه کمیت حاکم است ناگهان برای اظهار وجود نیز نه به کیفیت که آمارهای کمیتی روبه‌رو می‌شوم. آمارهایی که بسیاری از آن‌ها کاذب است و حتی در صورت صحت نیز دردی از ورزش ما درمان نمی‌کند.

نگاهی ‌کنید به عناوین تاریخ‌سازی در ورزش، اولین کسب عنوان، بزرگ‌ترین طرح تاریخ فدراسیون‌های ورزشی و ... عدم توجه به ذات ورزش تا ببیند در پس شعارهای مبنی بر مهم بودن ارزش چگونه تمام اعمال ما حکایت از سیطره کمیت دارد. کی به خاطر داریم که برای کسب عنوان ورزشکار اخلاق یا تیم اخلاق مسئولان ما پیامی بدهند اما تا دلتان بخواهد وقتی مدالی و عنوانی کسب می‌شود پیام تبریک است که سرازیر می‌شود. چنین می‌شود که اگر مدیری موفق شود قهرمانی بیاورد عزیز می‌شود ولو آنکه ازنظر اخلاق و رفتار با معیارهای اصولی همخوانی نداشته باشد.

چنین می‌شود که اصالت باکسی می‌شود که بتواند پول بیشتری بیاورد نه مدیری قابل باشد. در این نگاه است که ناگهان می‌بینیم تعداد جلسات یک مدیر و اینکه جزو باشگاه صدتایی‌ها شده معیار تلاش می‌شود بدون آنکه ذکر شود کیفیت این جلسات چگونه بوده و چه بهره‌ای داشته است. به‌عنوان نمونه رکورد داران جلسات بگویند حاصل این نشست‌های کارشناسی در تکواندو چه بوده که شاهد چنین وضعیتی در مسابقات جهانی هستیم.

سخن در این خصوص بسیار است و می‌توان مثال‌های فراوانی زد اما فقط این نکته را متذکر می‌شویم که جناب دنیامالی باید عنایت داشته باشند راه نجات ورزش کشور تغییر گفتمان است چراکه اگر قرار بود گفتمان حاکم به ثمر برسد تابه‌حال باید رسیده باشد.

آقای وزیر خوب است جسارت به خرج دهد و با تغییر گفتمان که در ادامه آن تغییر بینش و نگاه به ورزش است از خود باقیات صالحات بر جا بگذارند. در نگاه جدید دیگر نمی‌توان گفت که مدال فقط طلا است و حتی نقره هم مدال نیست.

سخن آخر آنکه این‌ها اصلاً به معنی بی‌اهمیت بودن مدال و قهرمانی نیست که آرزوی هر ایرانی برافراشته شدن پرچم و نواختن سرود میهن عزیزمان است بلکه سخن بر سر اصالت دادن به کدام است کیفیت یا کمیت. به نظر راقم این سطور اگر ما به دنبال بالا بردن کیفیت باشیم کمیت نیز به‌خودی‌خود می‌آید اما اگر دنبال کمیت باشیم معلوم نیست که بهره کیفی نیز ببریم چنانکه رویدادها گواه این امر است.

 

غلامحسین شعبانی