اگر من جای وزیر بودم ...

شناسه خبر : 51848
چهارشنبه 09 مهر 1404 ساعت 09:39
سایر | وزارت ورزش و جوانان
اگر من جای وزیر بودم ...

همه این جمله را در مقاطع مختلف و در شرایط گوناگون از دیگران شنیده‌ایم یا گفته‌ایم که اگر فلان جایگاه را داشتم این تصمیم را می‌گرفتم یا آن‌گونه رفتار می‌کردم. اکنون وقتی می‌شنویم که رئیس فدراسیون چوگان درحالی‌که دو سال از دوره مدیریتش باقی‌مانده و به‌جای آنکه فدراسیونش را ارتقا ببخشد، در انتخابات فدراسیون سوارکاری شرکت می‌کند، تنها می‌توانیم بگوییم که اگر من جای وزیر بودم با این تصمیم برخورد مقتدرانه می‌کردم.


اقتدار در هر کاری لازمه پیشرفت و بهبود شرایط است. حتی در تصمیمات اشتباه نیز اقتدار می‌تواند کمک‌کننده باشد. البته منظورمان از اقتدار اصرار بر کار اشتباه نیست بلکه توان تصمیم‌گیری درست در زمان و مکان مناسب است. وقتی فردی مدیر یک فدراسیون می‌شود، پس از قرائت سوگند از روز نخست تا انتها می‌بایست تمام ظرفیت خود را به کار گیرد تا موجبات ارتقا و پیشرفت مجموعه در اختیار خود را پدید آورد. اما اکنون می‌بینیم که ناظری رئیس ملی‌ترین فدراسیون ورزش کشورمان یعنی چوگان، چشم به دیگر فدراسیون‌ها دارد و در انتخابات فدراسیون سوارکاری ثبت‌نام کرده است. ایشان حتی گفته‌اند هنوز تصمیم جدی برای ورود به انتخابات ندارم و چون هر دو فدراسیون با اسب سروکار دارند ثبت‌نام کرده‌ام. اما ایشان از خود نمی‌پرسد وقتی هنوز در رشته ایرانی چوگان دستاوردی نداشته چرا اعضای مجمع سوارکاری به او اعتماد کنند؟ وقتی پس از دو سال چوگان را رها و به سوارکاری می‌آید، فردا نیز سوارکاری را رها می‌کند تا به یک فدراسیون دیگر برود.

اگر من جای وزیر ورزش بودم بلادرنگ رئیس فدراسیون چوگان را بازخواست کرده و اجازه حضور در انتخابات فدراسیون سوارکاری را نیز به او نمی‌دادم. البته اگر  من جای وزیر ورزش بودم و وقتی فیلم استادیوم تختی و یا شهدای شهر قدس را می‌دیدم نیز حداقل مدیرکل ورزش تهران و دیگر مسئولان مربوطه را استنطاق می‌کردم تا بیش از این آبروی ورزش کشور نرود. یا اگر وزیر ورزش بودم به هر شکل ممکن شرایط بازی در استادیوم امام رضا در مشهد مقدس را فراهم می‌کردم و اجازه این حجم سرگردانی تیم‌های فوتبال را نمی‌دادم تا آن‌همه پول بیت‌المال و نذورات مردم هزینه شود اما خود مردم اجازه بهره‌برداری از آن مجموعه را نداشته باشند.

پیش‌تر مدیرانی که منصوب به طیف آقای قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی هستند را به عمران و آبادانی می‌شناختیم. ساخت‌وسازهایشان در شهرداری و حتی کمپ تیم‌های ملی و مجموعه فدراسیون کشتی که مربوط به همین طیف است. اما اگر جای آقای دنیامالی بودم به سبک آقایان قالیباف و دبیر با ساخت‌وسازهایم ماندگار می‌شدم نه بذل و بخشش ساختمان یکی به دیگری. علی‌رغم وعده‌ها و نیازهایی که ورزش کشور برای به‌روزرسانی در زیرساخت‌ها دارد، اما ایشان هنوز یک اتاقک هم در ورزش نساخته‌اند. حتی در موضوع اهدای کمپ به تیم ملی کاراته دیدیم که زمین فدراسیون تنیس را گرفتند و به فدراسیون کاراته دادند. از عمران و آبادانی خبری نیست و تنها زمین یکی را گرفتند و به دیگری دادند. البته در این زمینه نیز خواهیم نوشت.

اکنون باید ببینیم که وزارت ورزش و در رأس آن جناب دنیامالی آیا تلاش می‌کنند تا اقتدار خدشه‌دار شده وزارت ورزش را به این نهاد عالی بازگردانند و یا منفعلانه کار را ادامه می‌دهند و اختیار عمل هر کاری را به مدیران بخش‌های مختلف می‌دهند.

میرزا حسین گیلانی