به پاس زحمات عکاسان ورزشی

شناسه خبر : 51532
شنبه 01 شهریور 1404 ساعت 11:00
سایر | فرهنگ و ورزش
به پاس زحمات عکاسان ورزشی

چند روز پیش، 19 اوت (28 مرداد) روز جهانی عکاسی world photography day بود. یکی از مهم‌ترین روزهای تاریخ مدرن. اگر نگاهی به شبکه‌های اجتماعی انداخته باشید قطعا چند پست مرتبط با این روز را دیده‌اید. بازتاب گسترده روز جهانی عکاس در شبکه‌های اجتماعی یک نکته را بر ما عیان می‌کند و آن اینکه عکاسی پس 186 سال از سرآغاز رسمی روش ثبت عکس دائمی کاملا در بطن جامعه انسانی قرار داشته و نقش یگانه‌ای در حوزه‌های هنری، فرهنگی و ارتباطی ما بازی می‌کند.

اما مسیر عکاسی تا رسیدن به امروز مسیری پر فراز و نشیب بوده. اگر آشنایی چندانی با تاریخ عکاسی نداشته باشیم و فقط در حد همان لنزهای کوچک روی گوشی هوشمندمان یا دوربین‌های دیجیتال امروز بدانیم عکاسی را خیلی آسان یافته‌ایم در حالیکه عکاسی با چالش‌های فراوان از اواخر قرن هجدهم در حال شکل‌گیری بود و کنجکاوان عالم در اقصی نقاط جهان به دنبال راهی برای ثبت تصویری واقعی از یک لحظه یا یک منظره بودند تا سال 1837 که روش «داگرئوتایپ» لویی دگر مخترع فرانسوی به عنوان نخستین روش عملی تایید شده برای ثبت تصویر دائمی توانست روش‌های دیگر مثل کالوتایپ و هلیوگرافی را کنار زده و بر دنیای نو بنیان عکاسی سلطه یابد.
عکاسی در بدو تولد فرایندی پیچیده و زمان‌بر بود. به مرور روش‌های جدیدتری برای عکاسی وارد میدان شدند مثل روش «صفحه تر کلودیون» که جای روش داگرئوتایپ را گرفت. اما پس از آن نیز عکاسی پدیده‌ای زمان‌بر و پرهزینه بود که تنها در اختیار اقشار بالای جامعه قرار داشت و این شرایط تا زمان ظهور آن نام معروف یعنی «کداک» در 1888 ادامه داشت. شرکت کداک به تنهایی حق بسیاری بر گردن عکاسی و فیلمبرداری و تکامل و پیشرفت‌شان دارد. کداک ظهور عصری نو را محقق کرد که در آن عکاسی دیگر فرایندی پرهزینه و پیچیده و خارج از دسترس عموم نبود. کداک نماد گسترش عکاسی در کل جامعه مدرن است. از آن پس فیلم‌های رول یا اصطلاحا فیلم عکاسی و کمی بعدتر دوربین‌های 35 میلیمتری یا آنالوگ سالیان سال بر دنیای عکاسی سیطره داشتند.
کداک اما هنوز از پای نایستاده بود و اولین دوربین دیجیتال جهان در سال 1975 توسط این شرکت به دنیا معرفی شد اما تا ابتدای دهه 1990 دوربین دیجیتال جایگاهی پیدا نکرده بود تا اینکه با همکاری کداک و نیکون در سال 1991 دنیای دوربین‌های دیجیتال یا SLR آغاز شد. عکاسی باز هم آسان‌تر شده بود. دیگر فیلم‌های 35 میلیمتری که امکان ثبت تعداد محدودی عکس در هر رول را فراهم می‌کردند رقیبی جدی در میدان دیدند. اگر تا آن روز عکاس باید در استفاده از فیلم خود بسیار خسیس و حساس می‌بود مبادا که فیلم زود تمام نشود و باید صحنه را با وسواس زیاد انتخاب می‌کرد و شاتر را به دقت می‌فشرد که فیلم هدر نرود و باید منتظر می‌ماند تا فیلم در فرایندی زمان‌بر ظاهر شود با دوربین دیجیتال دیگر دچار چنین محدودیت‌هایی نبود. دهه 1990سرآغاز عصری بود که عکاسی بیش از هر زمان دیگری به بطن جوامع راه یافت، ولی کار به اینجا هم ختم نشد. با اینکه در بین عموم مردم دیگر کسی تصوری از تحول چشمگیر دیگری در عکاسی نداشت انقلاب دیگری رخ داد. ظهور دوربین‌های بدون آینه mirrorless باز هم به ما نشان داد که عکاسی در دوران DSLR یا دوربین‌های بازتابی چقدر دردسر داشت. به طور مثال یکی از مهمترین چالش‌های عکاسی حرفه‌ای فوکوس درست روی سوژه است که به نظر می‌رسد با انقلاب دوربین‌های بدون آینه و هوش مصنوعی روز به روز این چالش کم‌رنگ‌تر می‌شود. اما ما در بطن جامعه با دوربین‌های بدون آینه چندان ناآشنا نبودیم. در حقیقت این فن‌آوری ابتدا در گوشی‌های هوشمند به کار رفت. اگر چالش‌های عکاسی در فضا و فاسد شدن فیلم‌های رول بشر را مجبور کرد از دوران عکاسی آنالوگ به دیجیتال گذار کند چالش جا دادن یک دوربین کوچک در گوشی‌ هوشمند نیز ما را مجبور به گذار از دوربین بازتابی به دوربین بدون آینه کرد و همین اتفاق عکس و عکاسی را بیش از پیش در عرصه زندگی اجتماعی جای داد.
هر چه که باشد به جرات می‌توان گفت عکس و عکاسی امروز بیش از هر زمان دیگری به عنصری جدایی‌ناپذیر از جوامع مدرن تبدیل شده است. طیف وسیع استفاده از عکاسی در جامعه آن را هم عضوی پایدار در زندگی روزمره‌مان و هم حرفه‌ای تعیین‌کننده و مهم در اقتصاد، فرهنگ و سیاست ساخته است. امروز زندگی روزمره بدون عکس معنا ندارد همانطور که شبکه‌های اجتماعی بدون عکس بخش عمده‌ای ‌از کارکرد خود را از دست می‌دهند.

عکاسی به شکلی معنادار از همان زمانی که دوربین گوشی خود را باز می‌کنیم و لحظه‌ای از زندگی‌مان را با دیگران به اشتراک می‌گذاریم تا وقتی که با استفاده از دوربین‌های حرفه‌ای آن را به عنوان ابزاری برای امرار معاش و ادامه زندگی برمی‌گزینیم تا موقعی که تابلوهای بزرگ عکس را در گالری‌های هنری به عنوان بخشی از میراث بزرگ بشر به نمایش می‌گذاریم دیگر فقط یک صنعت نیست، عکاسی خود زندگی است که در جان ما جریان دارد و روزنه‌ای است برای نگاه کردن از مسیری دیگر.

عکاسی به عنوان حرفه

در میان شاخه‌های حرفه‌ای مختلف عکاسی که هر کدام تخصصی ویژه را می‌طلبد جای این دارد که از عکاسان ورزشی نیز یادی کنیم. حرفه‌ای که شاید کمتر شناختی در جامعه نسبت به شرایط و چالش‌های آن وجود دارد. عکاسی ورزشی را می‌توان تاثیرگذارترین شاخه عکاسی در تحولات تکنیکی دوربین‌ها دانست. به هر گوشه‌ای از صنعت تولید دوربین که نگاهی بیندازید کامل‌ترین، سریع‌ترین‌، حرفه‌ای‌ترین و البته گران‌ترین انواع دوربین‌ها دوربین ورزشی است. از فن‌آوری فوکوس گرفته تا سرعت عکاسی پیاپی و قدرت پردازش تصاویر تا لنزهای بزرگ و گران قیمت همه در خدمت حرفه‌ای هستند که کار آن ثبت لحظه‌ای در ورزش است. تصویری ثابت و بدون حرکت از روح پویا و  با طراوت ورزش. از برترین لحظات شادی تا ناامیدکننده‌ترین غم‌ها همه به چشم تیزبین عکاس ورزشی صحنه‌هایی ناب را رقم می‌زنند که بر جلد مجلات، روزنامه‌ها و صفحات سایت‌های خبری خودنمایی می‌کنند. به همین دلیل عکاسی ورزشی یکی از چالشی‌ترین شاخه‌های عکاسی حرفه‌ای است که در آن عکاسان همواره با مخاطرات بسیاری نیز روبرو هستند. از برخورد ادوات ورزشی مثل توپ به سر و صورت عکاسان تا شکستن و از بین رفتن تجهیزات گران قیمت بر اثر همین برخوردها هر روز در حاشیه‌ زمین‌ها و سالن‌های ورزشی رخ می‌دهد. در این‌جا شایسته است یادی از یکی از عکاسان ورزشی کشورمان مرحوم حمیدرضا درجاتی کنیم که مرداد امسال بر اثر برخورد اتومبیل در مسابقات داخلی جان خود را از دست داد. این اتفاق یادآور سختی‌ها و چالش‌های عکاسی به عنوان شغل است.

چالش وجودی عکاسی در سال 2025

در چند سال اخیر بویژه از سال 2023 شاهد ظهور پدیده‌ایشگرف به نام هوش مصنوعی و بروز تغییرات و پیشرفت‌های به شدت سریع و باورنکردنی در این عرصه بوده‌ایم. اکنون در سال 2025 میلادی هوش مصنوعی به جایگاهی دست یافته که توانایی تولید تصاویر ثابت و متحرک به شدت واقعی را دارد. یعنی امروز اگر فردی متخصص و کاربلد از هوش مصنوعی برای تولید عکس و فیلم بهره بگیرد تشخیص واقعی یا غیرواقعی بودن آن تصاویر به شدت دشوار است. البته تحولات سریع هوش مصنوعی به ما این نوید را می‌دهد که در آینده‌ای نزدیک تشخیص واقعی از غیرواقعی سخت‌تر هم خواهد شد و شاید به مرز ناممکن برسد. جالب است بدانیم در سال 2023 که هنوز هوش مصنوعی به قدرت امروز نبود عکسی به نام «حافظه مخدوش» از عکاس آلمانی بوریس الداگسن در مسابقه عکاسی سونی به مقام اول دست یافت که چند ماه بعد مشخص شد ساخته هوش مصنوعی بوده است. یک تقلب بزرگ و البته یک هشدار! زمانی بر تلخی آن افزوده می‌شود که به این نکته دقت کنیم که این اتفاق در مسابقه یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های تولید کننده تکنولوژی‌های نوظهور و سازندگان دوربین‌های عکاسی رخ داده است. اگرچه از ابتدای معرفی هوش مصنوعی بحث‌ها و انتقادات فراوانی نسبت به آن و آینده بشر در جریان بود این اتفاق آتش مباحثات را شعله‌ورتر از پیش کرد. 

گروه‌های مختلف حرفه‌ای و اجتماعی انتقادات و بحث‌های متفاوتی نسبت به اثر هوش مصنوعی بر آینده بشر داشته‌اند. برخی تاکیدشان بر تحریف واقعیت، برخی بر انتشار اطلاعات نادرست وبرخی بر استفاده‌های مجرمانه مخصوصا از طریق ساخت تصاویر و صحبت‌ها از چهره‌های معروف و غیره است. همین سال پیش بود که شخصی با ساختن تصویر برد پیت بازیگر معروف و حضورش در بیمارستان اقدام به اخاذی از یک زن کرده و پول زیادی از وی دریافت کرده بود. اما از این‌ها که بگذریم تمرکز من در اینجا بر آن بخش از هشدارهاست که معتقدند پیشرفت هوش مصنوعی به از دست رفتن مشاغل می‌انجامد. احتمالا در جریان قرار دارید که مرکز سیبل مشاغلی که به گفته کارشناسان و منتقدان توسط هوش مصنوعی از صحنه روزگار محو خواهند شد همین عکاسی خودمان است. می‌گویند دیگر می‌توان هر تصویری را ساخت، دیگر می‌توان هر صحنه‌ای را به حرکت در آورد آن هم به واقعی‌ترین شکل ممکن.

 اما به اعتقاد من این حرف‌ها از طرف کسانی است که با گوهر «عکاسی» و «واقعیت» آنچنان که باید آشنا نیستند و یا فکر می‌کنند تنها چیزی که برای از میدان به در کردن عکاسی لازم است تعداد زیادی عکس از مدل‌های لباس و کالاها است در حالیکه کار عکاسی در گوهر آن ثبت واقعیت است،چیزی که هوش مصنوعی هرگز قادر به ساخت آن نخواهد شد چرا که واقعیت ساخته نمی‌شود بلکه اتفاق می‌افتد! و در آن لحظه تنها عکاس است که در آنجا حاضر است تا شاتر را بفشارد و لحظه‌ای را از گذشتن باز دارد. 

اگر نگاهی به لیست شاخه‌های مختلف عکاسی بیندازیم به یقین در می‌یابیم که حرفه‌هایی چون عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم، عکاسی ورزشی، عکاسی خیابانی، عکاسی اجتماعی و غیره پدیده‌هایی هستند که کمترین تهدید را از طرف هوش مصنوعی احساس خواهند کرد. وقتی برای مجله‌ای عکاسی می‌کنیم باید در صحنه‌ یا موقعیتی حضور یابیم که اتفاقی در حال رخ دادن است. آن اتفاق می‌تواند همایشی تخصصی باشد یا مصاحبه و عکاسی از شخصی خاص. وقتی عکاسی ورزشی می‌کنیم مواد خام ما مسابقه‌ایست که جریان دارد و حرکات قریب الوقوع ورزشکارن، خطاها، خوشحالی‌های پس از کسب امتیاز و اندوه شکست که در لحظه اتفاق می‌افتند. وقتی به عکاسی خیابانی یا اجتماعی مشغولیم ماده خام ما چیزیست که در شهر و بین مردم جریان دارد و همه‌ی این‌ها مسائلی هستند که نه می‌شود پیش‌بینی کرد و نه می‌توان با چند «پرامپت» دستور ساختشان را داد.

باری، به باور من عکاسی در آینده توسط هوش مصنوعی از میان نخواهد رفت و اتفاقا قدرتمندتر از همیشه در بطن جامعه حضوری پررنگ خواهد داشت. عکاسی بیش از آن در زندگی ما ممزوج گشته که بتوان جایگزینی برای آن یافت. هر روز از لحظه‌ای که برمی‌خیزیم تا شب هنگام که به خواب می‌رویم عکس‌ها همراهان بی سر و صدای ما هستند که به زندگیمان منگنه شده‌اند. بله، عکاسی گوهری دارد که هوش مصنوعی توان دسترسی به آن را نخواهد داشت و آن جریان زنده زندگی در عمق لحظه‌ها و اتفاقات است.

به قلم ایمان برین