مغلطه انگیزه و انگیخته

شناسه خبر : 51416
شنبه 11 مرداد 1404 ساعت 08:46
سایر | وزارت ورزش و جوانان
مغلطه انگیزه و انگیخته

یکی از راه‌های شناخت آدمیان و خوی و خصلت آن‌ها، تأمل در کسانی است که اطراف او را گرفته‌اند. همه ما حتماً در خاطر داریم که در دوران کودکی بزرگان ما چقدر پرهیزمان می‌دادند از دوستی گرفتن با افراد ناشایست. سعدی علیه‌الرحمه نیز از این باب است که می‌گوید: تو اول بگو با کیان زیستی پس آنگه بگویم که تو کیستی

این مقدمه را ازآن‌جهت آوردم که متأسفانه دیری است شاهدیم برخی از مدیران ما مشاوران و همراهانی را انتخاب می‌کنند که باب تملق و چاپلوسی را برای آن‌ها گشوده و با دادن آگاهی‌های کاذب آن‌ها را از صراط مستقیم منحرف می‌کنند. این کج‌روی نه‌تنها در حوزه کاری که گاه در بینش،  رفتار و گفتار مدیران نیز تأثیر می‌کند تا جائیکه تحمل کمترین انتقادی را نداشته و بلافاصله به‌جای تأمل و تفکر یا پاسخگویی سعی می‌کنند تا با تهمت زدن و طرف مقابل را به باج‌خواهی متهم کردن صورت‌مسئله را پاک کنند.

اولاً در اینجا خلط مبحثی میان انگیزه و انگیخته ایجاد می‌شود. اگر کسی عالم غیب است و از نیت‌ها خبر دارد حکایت جداگانه‌ای است اما در عالم انسانی دیگران را متهم کرد علاوه بر آنکه خلاف اخلاق است، راه خوبی هم برای فرار از پاسخگویی نیست.

انگیزه، علت یک امر است و انگیخته تابع دلیل. خلط علت و دلیل ما را به بیراهه می‌برد و حجابی می‌شود برای دوری از عقلانیت و فکر کردن برای اصلاح امور. می‌توان باانگیزه غلط انگیخته‌ای درست پدید آورد. به‌عنوان‌مثال می‌گویند بانیان علم آمار قمارباز ها بوده‌اند که برای بردن محاسباتی داشته‌اند اما امروز علم آمار از علوم مهم است و نمی‌توان به‌صرف آن که انگیزه پیدایی آن برای قمار بوده آن را طرد کرد.

از دیگر سو می‌توان انگیزه صحیحی داشت اما انگیخته ما اشتباه از آب دربیاید. هرکدام از ما حتماً تجربه‌های چندی داشته‌ایم که با نیت خیر کاری را انجام داده‌ایم اما متأسفانه ثمره آن نیکو نبوده است. ضرب‌المثل آمدیم ثواب کنیم کباب شدیم نیز از همین‌جا آمده است.

پس اگر می‌خواهیم پاسخ نقدی را بدهیم در وادی دلایل سیر کنیم و از تهمت زدن پرهیز کنیم که وادی دلیل دیگر است و جهان علت‌ها دیگر.

ثانیاً چنانکه گفتیم چون اطراف این آقایان را کسانی پرکرده‌اند که دارای برخی صفات رذیله هستند، کوشش می‌کنند تا با انتصاب این اتهامات به دیگران نوعی خود را تبرئه کنند. پرونده این حضرات در ورزش کاملاً روشن است و اشکال کار آنجاست که برخی مدیران از طریق رانت به ورزش آمده این تیپ افراد را نمی شناسند و به سخن آن‌ها اعتماد کرده و دچار تحلیل‌های اشتباه می‌شوند.

دوستانه به این‌ها توصیه می‌کنیم راه ماندن در ورزش این شیوه‌ها نیست که برگزیده اید و ورزش میدان دوستی و رفاقت است نه قلدری و تهمت زنی... . بسیاری چون شما بوده‌اند که به دلیل مشاوره‌های غلط امروز هیچ نامی از آن‌ها در ورزش نیست. اگر می‌خواهید در ورزش «عزیزی» باشید که دارای احترام است در اطرافیان و رفتار و گفتار خود تجدیدنظر کنید.

این وجیزه کوتاهی بود از باب پند به برخی مدیران اتهام زن تا تدبیر حضرات چه تقدیر زند.

غلامحسین شعبانی