ورزش، صدای صلح و سنگر ایستادگی

شناسه خبر : 51269
دوشنبه 26 خرداد 1404 ساعت 07:54
سایر | فرهنگ و ورزش
ورزش، صدای صلح و سنگر ایستادگی

با نگاهی به کارنامه اجتماعی و سیاسی ورزش ایران مشهود است، در مقاطع زمانی که جامعه دچار چالش شده، ورزش پا به میدان حمایت گذاشته و به میزان قابل توجهی اثرگذار بوده است.

ورزش نه از سر بی‌توجهی و بی‌تفاوتی به مسائل کشور و نه به تبعیت از استراتژی wait & watch (منتظر بمان و تماشا کن) ساکت و منفعل نمانده است.
روزی در میان مشکلات اقتصادی همچون پیک شادی لبخند را به لبان بسته مردم هدیه کرده؛ یک روز با گشایش امید، فضای رخوت‌آلود حاکم را در هم شکسته و روز دیگر که صحبت از افتراق به گوش رسیده، با تبلور ایرانِ فرهنگی، فضایی  برای حضور همه اقدام ، زبان‌ها و گروه‌های اجتماعی را ایجاد نموده است.

این‌ها نمونه‌هایی از شابلون حمایتی ورزش از جامعه و روان جمعی ایران است.

از کرانه دیگر، تاریخ معاصر گواهی می‌دهد که زندگی ما ایرانیان با رنج و پایداری عجین گشته!
ما در زمانه‌ای حیات داریم که علی‌رغم خستگی و درد، چشم از تلاش بر نداشته‌ایم. شاید زخمی اما زنده، شاید خسته اما همچنان ایستاده‌ایم.
به تعبیری زیست ققنوس وار را بارها تجربه کرده‌ایم.

از این رو، در چند روز گذشته که ایدئولوژی خشونت و صور وحشیگری رژیم صهیونیستی؛ ترس، اضطراب و نگرانی را به جان و دل هموطنانمان انداخته و جنایت و کشتار علیه شهروندان بی پناه، کودکان و زنان و مردان بی‌گناه را اعمال داشته، اهالی ورزش حسب تکلیف ملی-میهنی خود از اعماق دل انسان‌ها سخن می‌گویند و در جایگاه صدای بی‌صدایان اعتراضات خود را اعلام و اعلان داشته‌اند.

آنان از بیدادگران دادگر نما، جان شیرین انسان‌ها و نه به جنگ سخن می‌گویند و هلاک نشدن نور در شب ظلمانی را نوید می‌دهند.

با آنکه آنها اغلب زبانشان به ادبیات و کام سیاست نمی‌چرخد، اما در تار و پود رفتار و گفتارشان دفاع از حق و داوری عادلانه برجسته است.

باری ورزشکاران به جهت نقش اجتماعی تاریخی خود و در ارتفاعی که در جامعه قرار دارند، زیر یوغ سکوت در برابر ظلم و توحش نرفته و راوی چیره دست ارزش‌ها و معنای زندگی انسانی شده‌اند.

اینک آنان صدای صلح ایران هستند، رساترین صدایی که سالها از عمق دلهای آگاهان و خیرخواهان و عالمان و روشنفکران و کنشگران این ملت، در این گوشه از عالم ؛ مدام در طنین و تمنا بوده و امروز با بیداری و دادخواهی بر طبل رسوایی جنایت و درنده‌خویی می‌کوبد.

ورزش نشان داده علاوه بر کسب مدال و مقام و رقابت در میدان ورزش؛ دارای کتاب توانمندساز جامعه است و ورزشکاران به عنوان فصل مهم این کتاب، حب وطن و غیرت ملیه را توشه راه و سفره حیات اجتماعی خویش کرده‌اند.

امروز عوام می‌دانند و خواص تایید می‌کنند که ورزش در مقابل ظلم، شمشیر مخالفت می‌کشد و در برابر ماشین خشونت به مثابه ابزاری بازدارنده می‌ماند.

در جهانی که محلی برای تنازع دائم بقاست و حق دفاع مشروع، بخشی از سیاست ملی هر کشور است، ورزش دارای تکالیف و وظایف خاصی است.
هر جا که پژواک صدای دردمندی به آنجا نمی‌رسد، می‌توان از قدرت نفوذ ورزش مدد گرفت و ادبیات مردم مداری و انسان گرایی را اشاعه داد.

در محتوای پیام‌های اهالی ورزش، ادبیات ملت ایران که به جای تکفیر و تخریب به تدبیر و تقریب تاکید دارد و با آنکه جنگ را می‌شناسد ولی صلح را ترجیح می‌دهد، جای گرفته است.

پیام‌ها و بیانیه‌های اهالی ورزش در شبکه‌های اجتماعی مجازی و احترام نظامی تیم‌های ملی در رویدادهای بین‌المللی، نمونه‌هایی هستند که نشان می‌دهد، واژه‌ها بار معنایی اثرگذاری دارند و رفتارها همچون کلمات صحبت می‌کنند.  بنابراین ورزش تلاش داشته تا صدای مظلومان و خاکریز ایستادگی در برابر تجاوزات و وحشیگری‌ها باشد.

جان باختن تعدادی از ورزشکاران و مربیان ورزش در حملات تروریستی اخیر نشانه‌ای از شجاعت و مظلومیت و تعهد عملی این گروه اجتماعی در میهن‌دوستی است. شهیدان جامعه ورزش همچون سایر گروه‌های اجتماعی، چهره‌های پر ارج تاریخ این مرز و بوم خواهند بود و به تعبیر شاعرانه همگی آنها، از مستان این ِمی ناب می‌باشند.

اکنون وظیفه‌ای بر عهده دستگاه دیپلماسی ورزش و کمیته ملی المپیک است که در انتقال فریاد و فغان جامعه ورزش به عنوان نمایندگان مردم مظلوم ایران بکوشند تا پیام‌ مظلومیت و صلح‌طلبی جامعه ایران به سازمان‌های بین المللی و گوش جهانیان برسد.

تاریخ پر حادثه ایران گواه آن است که زندگی ما ایرانیان با رنج، سختی و مقاومت تا مرحله برخاستن عجین گشته! ما در جغرافیایی حیات داریم که با وجود خستگی، چشم از تلاش بر نداشته‌ایم. شاید زخمی اما زنده، شاید خسته اما همچنان ایستاده.
از این رو در میان جنگ کنونی، جامعه ورزش نقش مهم دیگری را عهده دار است و آن روشن نگه داشتن مشعل امید و فرهنگ حیات ققنوس‌وار جامعه ایرانی است. فرهنگی که چون شراب انرژی‌بخش ملی با وجود همه مصائب و بحران‌ها تن نحیف جامعه را با همت خود از خاکستر وجودی بر می‌خیزاند.

از این رو دیری است که می‌گوییم کالبد ورزش باید صیقل داده شود تا با اتصال ظرفیت‌های اجتماعی و فرهنگی و سویه‌های روشن ورزش به جامعه‌ای که دچار ضعف هنجاری است، از قدرت سازندگی آن استفاده بهینه شود.                  

فرجام سخن آنکه در ادبیات ما ساختن با دست و زندگی با دل از ویژگی‌های عاشقان این کهن‌دیار است.
مردمان بزرگی که راز آزادگی و سعادت را نه در دستانی از بیرون بل‌که با همتی از درون می‌‌دانند. به بیانی ساده به کشورهای به ظاهر دوست و برادر که اکنون گوش‌های کر و چشمان تارنگر آنها وضعیت داخلی ایران را درک نمی‌کند، ابدا نمی‌توان تکیه کرد. در این شرایط ورزش همچون مزرعه‌ای برای کاشت بذر امید و خوداتکایی و پیشرفت کشور مفید است. لذا می‌توان دانه‌های مفید و سالم را در دل خاکدان آن کاشت.

برای تحول در زیست جهان ایران امروزی باید نسبت به تحول کارکردی ورزش آگاه بود.با نگاه پلمولوژیک (علم جنگ)
و در هنگامه‌ای ‌که هزینه‌های جنگ سیاسی و مقاومت اقتصادی بر دوش مردم افتاده و سقف آرزومندی جامعه کوتاه‌تر شده است، باید به نقش‌ ورزش در جامعه همچون درختی استوار و ریشه‌دار در جنگل حوادث توجه و اهتمام ویژه داشت.

به قلم دکتر مجید خاتونی