ماجرای کره نماد ناتوانی مدیریت فرهنگی ورزش

شناسه خبر : 51199
چهارشنبه 14 خرداد 1404 ساعت 07:29
سایر | وزارت ورزش و جوانان
ماجرای کره نماد ناتوانی مدیریت فرهنگی ورزش

کلان مفهوم تجاوز، یک معضل اجتماعی کثیرالشاکی است که به مساله‌ای مورد توجه همگان تبدیل شده است. این پدیده که اغلب با تلخ‌کامی عمومی همراه می‌شود، انواع مختلفی دارد که هر یک از اشکال آن عوارض و پیامدهای متفاوتی بر جسم و روان افراد ، هنجارهای جامعه و بنیان نهادهایی چون خانواده‌ می‌گذارد.

زمانی که از تجاوز صحبت به میان می‌آید، معمولا تجاوز جنسی به زنان در ذهن‌ها نقش می‌بندد. اما تجاوز گونه‌های دیگری هم دارد و تقلیل آنها به یک مورد خاص، نباید موجب فراموشی سایر گونه‌ها شود.
در یک نگاه گذرا به مسئله‌ی تجاوز در قلمرو ورزش کشور، اشکال دیگر آن به وفور یافت می‌شود که گویی حساسیت کمتری روی آنها وجود دارد.
این تجاوزات خاموش، علاوه بر تبعات فردی می‌تواند پایه‌های اخلاق جمعی و اعتبار نهاد ورزش را سست و ضعیف سازد.
بر همین اساس، تجاوز به حقوقِ دیگری، نوعی از تجاوز است که علاوه بر آسیب‌های مستقیم، سایر کج‌روی‌های اخلاقی را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد.
 تجاوزِ حقوق در ورزش که به نقض یا پایمال کردن حقوق قانونی یا انسانی دیگر ذینفعان ورزش معنا می شود، قربانیان زیادی با خود به همراه دارد.
تبعیض و عدم رعایت شایستگی و صلاحیت حرفه‌ای از جمله مصادیق تجاوز به حقوق افراد در ورزش است.
گروه‌گرایی بزهکارانه نوعی تجاوز به حقوق است که اغلب از طریق ایجاد باند و گروه در کنار جناح بازی‌های سیاسی در گستره ورزش شکل می‌گیرد، خود علتی است بر پیدایش و تکثیر سایر تجاوزها مانند تجاوز ذهنی و کلامی و حتی جنسی.

با این پیش درآمد، حادثه رخ داده در حاشیه رقابت‌های آسیایی دوومیدانی در کره جنوبی که به رسوایی ورزش کشورمان تیتر می شود، دارای ابعاد شناختی و تحلیلی مختلفی است که در این یادداشت می‌توان به بخشی از آن اشاره کرد:
۱. انتظار اجتماعی:
در نگاه کلی جامعه انتظار ارتکاب اعمال غیر اخلاقی از ورزشکاران و قهرمانان خود را کم‌تر از سایر گروه‌های اجتماعی دارد. چرا که میدان ورزش را عاری از هوسرانی ذاتی و رویدادهای بین‌المللی را محفلی بدور از جبران محرومیت‌های جنسی و بیماری های روانی مرتبط می‌داند.
از کرانه دیگر؛ در ورزش حرفه‌ای، نحوه حیات اجتماعی ورزشکارانِ شهره و محبوب تعریف شده است و سبک زندگی قهرمانی و مدیریت رفتار در مواجه با سایر کنشگران ورزشی به ویژه طرفداران آموزش داده می‌شود.
به تاسی از آموزش‌ها، راهنمایی‌ها و حدود و اختیار تعیین شده، انتظار رعایت اخلاق حرفه‌ای و حتی اصول جوانمردی از ورزشکاران می‌رود. 


۲- غفلت از آموزش:
عرصه قهرمانی ورزش شوکتی است که نیازمند آگاهی و مراقبت از فعالان آن است و اگر این اصول به درستی رعایت نگردد، ورزشکاران را قربانی موفقیت‌های خود می‌کند.

راز موفقیت، محبوبیت و ماندگاری یک قهرمان ورزشی به تناسب مقام و منزلت او هم مربوط می‌شود.
چرا که مقام از طریق توانمندی‌های فنی و مهارتی بدست آمده و منزلت با رفتار و منش ورزشکاران شکل و قوت می‌گیرد.
از سوی دیگر نباید از این مهم غافل ماند که به طور ذاتی ورزشکاران به دلیل برخورداری از تناسب، زیبایی و اندام ورزیده به همراه شهرت و محبوبیت اجتماعی که کسب می‌نمایند، در معرض دید عموم و میدان جذب بیشتر قرار می‌گیرند.
در این شرایط نحوه تعامل و برقراری ارتباط آنها با طرفداران و به ویژه جنس مکمل، نیازمند رعایت آداب، حریم و اصول خاصی است.

۳- غفلت و بی توجهی از همه اشکال تجاوز:
 رخسار پریشان ورزش کشور نشان می‌دهد که تجاوز کلامی در ورزش همچون لغت در بوستان سعدی فراوان یافت می‌شود. گاه به شکل توهین و گاه در قالب تحقیر، تمسخر و شایعه پراکنی که در فریاد تماشاگران، ادبیات مربیان و محتوای رسانه‌ها دیده می‌شود‌.

اما با این وجود، اراده و اقدام جدی برای اصلاح رویه‌های جاری و کاهش این نوع از تجاوز وجود نداشته است. 
قطع و کاهش صدای رکیک‌گویی تماشاگران توسط مدیران شبکه‌های تلویزیونی و اعمال جرایم نقدی توسط فدراسیون‌ها، نه تنها چاره ساز نبوده بل‌که در حقیقت ابراز ناتوانی و پاک کردن صورت مسئله توسط مدیران مسئول است.

بدیهی است در محیطی که تجاوز حقوقی، کلامی و ذهنی موجودیت دارد و تیغ سانسور زیر گلوی واقعیت‌هاست و اراده‌ای برای ریشه‌یابی و پیشگیری و کاهش آنها نیست، تجاوز جنسی هم مستعد پیدایش و رویش است.
تجاوز جنسی که بیشتر به شکل پدوفیل (کودک آزاری) و آزار و تعرض جنسی دختران و زنان دیده می‌شود، با سرپوشی و برخورد سطحی روبرو می‌شود.
به دلیل آنکه این تجاوزها اغلب در کشور با بیماری دور زدن واقعیت (سانسور)، کوچک شماری و ساده انگاری؛ رها و وانهاده می‌شوند، تهدیدی جدی و بالقو‌ه‌ای برای ظهور و تکرار آنها در محافل برون مرزی به شمار می‌آید که نمونه آن در کره جنوبی قابل استناد است.

۳- سوء مدیریت و بی تدبیری:
به گواه تاریخ و حوادث متعدد آن مشخص است که آدم‌ها در جای اشتباهی فاجعه به بار می‌آورند، درست مثل هیتلرِ نقاش، ناصرالدین شاهِ کتاب‌دوست و یزیدِ شاعر که در جای اشتباهی فجایعی تاریخی به بار آوردند. 
بر همین اساس ورزش ایران در رقابت همیشگی با ضعف، غفلت و بی تفاوتی مدیران نااهل خود، شاهد فاجعه و رسوایی‌های زیادی است.
حجم زیاد بداخلاقی در ورزش ایران نشان می‌دهد میوه اخلاق بر درخت فرهنگ ورزش آفت زده است و رفتار و رتوریک باغبان آن (مدیران بخش فرهنگی) برای گریز از این شرایط و جبران زیان‌ها دیگر چاره‌ساز نیست.


۴- کمرنگی اخلاق در جامعه:
جامعه ای که ارزش‌های اخلاقی در آن کمرنگ و دایره ندیدن و چشم‌پوشی از خطاها در آن رو به گسترش باشد، تجاوز در آن شدت می‌یابد. 
به تعبیری وقتی در منظومه حیات اجتماعی، از تجاوز به ارزش‌هایی چون تعهد، عشق و وفاداری در ساحت روابط بین فردی و دست درازی به اموال عمومی  (اقتصاد غارتی) در ساحت جمعی قبح‌زدایی شده و به نوعی به حقی برای متجاوز بدل می‌شود، دامنه این تجاوزها به نهاد ورزش هم سرایت کرده و میزان ارتکاب آن افزایش می‌یابد.

حال در شرایطی که در رویدادهای ورزشی علاوه بر نمایش توانایی جسمانی و فنی، جهان به دیدن اصالت‌های فرهنگی ملت‌ها می‌آید و به گذرگاهی می‌ماند که مای ملی را از رفتارهای بدوی به میدان تمدن هدایت می‌کند، نواندیشی در مدیریت ورزش کشور ضرورت دارد تا در سایه عقلانیت اجتماعی ورزش بتواند با شناخت نیاز‌ها و خواسته‌های ورزشکاران و سرمایه‌گذاری فرهنگی، در تربیت یک نسل آگاه و مسئولیت پذیر مبادرت ورزد و قهرمانان زیادی را به سوی قله‌های افتخار و الگومندی جامعه رهسپار کند.

به قلم مجید خاتونی

مدیر انجمن جامعه و ورزش و فرهنگ ایران