گسست عاطفی تیم ملی فوتبال با جامعه و غفلت دست اندرکاران

شناسه خبر : 50834
جمعه 15 فروردین 1404 ساعت 08:47
سایر | وزارت ورزش و جوانان
گسست عاطفی تیم ملی فوتبال با جامعه و غفلت دست اندرکاران

درزمینه گسست و فاصله تیم ملی کنونی از جامعه و مردم می‌توان از جنبه‌های گوناگونی سخن گفت. از بی‌توجهی مدیران و مسئولان فدراسیون و ورزش تا سکوت کادر فنی و ... اما مشاور رسانه‌ای تیم ملی به‌واسطه حضور هم‌زمان در وزارت ورزش و جوانان و تیم ملی فوتبال نیز نقش بسزا و پررنگی در این جدایی ایفا کرده است.

از جام جهانی 2022 فوتبال به میزبانی قطر و اتفاقات اجتماعی در ایران چند سال می‌گذرد و انشقاق و جدایی تیم ملی فوتبال کشورمان با توده جامعه نه‌تنها از بین نرفته بلکه تغییر شکل پیداکرده و به جدایی و تمایز نسلی نیز تبدیل‌شده است. این اتفاق موجب شده حتی اختلافات باشگاهی ورزشکاران در لیگ فوتبال نیز به رده ملی کشیده شود و اگر چاره‌ای اندیشیده نشود به‌احتمال بسیار تا زمان جام جهانی آتی در خرداد 2026 مشکلات دیگری نیز پدید خواهد آمد.

یکی از ارکانی که شاید می‌توانست در این زمینه تسهیل‌کننده باشد مشاور رسانه‌ای تیم ملی فوتبال است که هم‌زمان مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان نیز هست. محسن معتمد کیا مشاور رسانه‌ای تیم که سال هاست در حوزه رسانه ورزشی تجربه اندوخته و برخلاف برخی مسئولان دیگر مناسب این سمت نیز به نظر می رسد می‌توانست عملکرد مؤثری در این زمینه داشته باشد. معتمدکیا به‌واسطه سمت مدیرکلی خود، هم به وزیر و مسئولان حاکمیتی دسترسی دارد هم به دلیل مشاور بودنش به کادر فنی و ورزشکاران و مسئولان فوتبال. اگر آنان به وظایفشان آگاه نیستند و یا به این گسست دامن می‌زنند یا به نوعی بی‌توجهی می کنند او می‌بایست این نکات را در طی این سه چهار سال یادآوری و در راستای رفع آن گام برمی‌داشت.

نسلی که دستاوردش تنها حضور در جام جهانی و خالی از جوایز و عناوین تیمی و انفرادی است، دائماً از خود تعریف می‌کند و خود را برتر می‌نامد. در حالی که هیچ گاه پیشینیان و پیشکسوتان چنین نکردند و سعی در خودنمایی نداشتند درحالی‌که جوایز فردی و افتخاراتشان به‌مراتب از تیم کنونی بیشتر بود محبوبیت مردمی نیز داشته و دارند.

از طرفی مردم ایران هیچ‌گاه به‌واسطه افتخارات و مقام، کسی را دوست نداشته احترامشان را نصیب کسی نکردند. مردم ایران در سال‌های پیش به‌واسطه حضور در جام جهانی به خیابان‌ها می‌آمدند و به مقدار مردمان قهرمان جام جهانی شادی می‌کردند. حتی در شکست‌ها(همچون شکست در جام جهانی 2014 در برابر آرژانتین) نیز در کنار تیم هایشان بودند و شادی می‌کردند و تعجب جهانیان را برمی‌انگیختند اما امروز پیروزی‌های تیم ملی نیز شادی را به ارمغان نمی اورد و کسی به خیابان برای شادی و پایکوبی جمعی نمی آید.

شرایط کشور به‌گونه‌ای پیش می‌رود که شاید تنها شادی مردم همین ورزش باشد و اگر ورزش کشور همین پشتوانه مردمی را همراه نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد و بی تفاوتی نصیبش می شود.

متأسفانه آقای تاج و دوستانشان در فدراسیون به‌واسطه درگیری انتخاباتی و حتی فراموش‌شدن پرونده‌هایی مانند ویلموتس توجه ای نداشتند، آقای قلعه نوعی و دیگر همکارانشان بر روی مسائل فنی تمرکز دارند، مسئولان فرهنگی و اجتماعی وزارت ورزش نیز که بندگان خدا شناخت و آشنایی با ورزش ندارند که بخواهند کمکی در حل این مشکل داشته باشند، در اینجاست که نقش مشاور رسانه‌ای پررنگ‌تر می شود. تا زمان جام جهانی 2026 در سال آتی باید تمهیداتی اندیشیده شود و زنگ خطری که سالهاست به صدا درآمده را درک کرد و در صدد رفع ان برآمد تا دیگر شاهد چنین اتفاقات و فاصله‌هایی میان گروه فوتبال و جامعه نباشیم و مردم همچون گذشته این گروه را از خود بدانند و دوستشان داشته باشند.

به قلم صبا حکمت