اینک اما از آن شکوه و جلال آنچه برجای مانده نه تنها شباهتی با فرهنگ کشتی ندارد بلکه ضد فرهنگ اصیل این ورزش و ملغمه ایست با چاشنی لات بازی و رفتار کوچه بازاری. باید هم چنین باشد زیرا طی چند سال گذشته کمترین تلاشی جهت احیای فرهنگ پهلوانی صورت نگرفته است. کم لطفی نسبت به بزرگان، پرخاشگری به جای خویشتنداری، غرور و تکبر بیهوده و نیش و کنایه زدن به افراد وجه غالب اقدام و عمل در عرصه ورزشی شده که اساس آن بر پایه نفی و طرد چنین مشی و مرامی شکل گرفته.
کاش هرگز پولی برای ساخت و ساز اماکن کشتی پرداخت نمی شد تا مسئولین فدراسیون به جای پاسخگو بودن در برابر کم و کاستی ها، خود را طلبکار دائمی کشتی ندانند. کاش آنها به جای منت گذاشتن بر سر ورزش و مردمی که به واقع پول ساخت و ساز از جیب آنها هزینه شده، اهتمام خود را صرف ترویج فرهنگ پهلوانی می کردند. کشتی طی هفتاد سال همواره افتخار آفرین بوده و قهرمانان این ورزش با امکانات یا بدون آن به خاطر سربلندی و غرور مردم از هیج کوششی فروگذار نکرده اند. نسل شجاعان این ورزش از جهان پهلوان تختی گرفته تا دیگر نامداران و بزرگان مدال آور از دیرباز برای سربلندی و غرور این خاک و مردم تا پای جان مبارزه کرده و برای ادای وظیفه ملی هرگز منت گذار نبودند. امروز اگر ورزش ایران به نام تختی مباهات می کند به خاطر اعتلاو آبرویی است که او به ورزش بخشید. جهان پهلوان ساختمان دنبال نام و نشان نبود، دل کسی را هم نشکست، تا توانست فروتنی پیشه کرد تا فرهنگ پهلوانی را معنا کرده باشد. او بنایی نساخت اما از فرهنگ پهلوانی کاخی به پا کرد که تا ابد برجای خواهد ماند. فرهنگی که امروزه بیش از پیش رو به افول نهاد و چشم اندازی روشنی برای آن نمی توان متصور شد. در سایه این فرهنگ زدایی رییس هیات استان افتخار آفرین کشتی را روز روشن با چاقو مجروح می کنند، به رییس هیات خراسان رضوی حمله می شود، سرمربی تیم ملی جوانان را مورد تهاجم قرار می دهند، مربیان و کشتی گیران به جان هم می افتند و....
آش چنان شور شده که چهره آرام و بی حاشیه ای چون ثمربخش که خدمات و زحمات او بر کسی پوشیده نیست خطاب به وزیر ورزش نامه سرگشاده می نویسد تا نظارت بیشتری بر مدیریت کشتی داشته باشد. این مرد یکی از با سابقه ترین روسای هیات های استانی است که بیشترین افتخارات را با تیم های مازندرانی کسب کرده اما امروز وظیفه خود می داند در مقام بزرگتر حقیقت را فدای مصلحت نکند.
به خاطر داشته باشیم وقتی بزرگان به حاشیه رانده شوند و خُردان میداندار، بزرگ و کوچکی از میان می رود و واژه پیشکسوت خالی از معنا می شود. تاریخ کشتی به یاد ندارد چهره های شناسنامه دار کشتی چنین به حاشیه رانده شوند و کهتران جای مهتران را بگیرند. این سناریو با هر عنوان و هدفی که نوشته و اجرا می شود مفهومی جز فرهنگ زدایی از ساحت کشتی ندارد. حال اگر عده ای این شیوه حکمرانی را به لطایف الحیل یا اهداف خودخواسته دیگر توجیه و تفسیر به رای می کنند خود دانند و داورانی که نامشان قاطبه مردم است و قصاوت نهایی با آنهاست . به یاد داشته باشیم این دوران نیز سپری خواهد شد و آنچه بر جای می ماند نام نیک و بدی است که آیندگان از آن یا خواهند کرد.
به قلم محمدرضا کاظمی