هیس! خبرنگاران انتقاد نمی‌کنند

شناسه خبر : 50517
دوشنبه 15 بهمن 1403 ساعت 12:55
سایر | وزارت ورزش و جوانان
هیس! خبرنگاران انتقاد نمی‌کنند

روزگار غریبی شده است. به نظر می‌رسد بسیاری از مقولات اندک‌اندک از مفاهیم واقعی خود تهی می‌شوند. کنفوسیوس می‌گوید بزرگ‌ترین ستم، ستم بر کلمات است و هاینریش بل می‌گوید هیتلر علاوه بر تمام‌کارهایی که کرد معنای کلمات را نیز تغییر داد و این جنایت بزرگی بود.

گویا در ورزش ما نیز در بر همان پاشنه تغییر معنای واژگان می‌گردد و از نو باید دایره المعارفی نوشت و تعریف و تفسیر جدیدی ارائه کرد. نگاه کنید به واژه پهلوان که از چه قداستی برخوردار بود و امروز چگونه دستمایه شده تا هر غوره نشده مویزی توسط اطرافیان ملقب بر این صفت شود. مفهوم مربی را ببینید و آن فرد مسمی به این نام را که در انتهای مسابقه فوتبال چه الفاظی به کار می‌برد. واژه مدیر را که معنای اداره‌کننده دارد را بسنجید با رفتار و عملکرد برخی مدیران ورزش و ببینید که آیا واقعاً به آن‌ها می‌شود گفت مدیر؟ حالا خبرنگاری هم به این بلا دچار شده است.

خبرنگاران باید نوراندازان به تاریکی‌ها باشند و نقاد سره از ناسِره. خبرنگار باید درد را ببیند، بیان کند و پیگیری کند تا به نتیجه برسد. مدیر اگر مدیر است باید از نوشته‌های خبرنگار واقعی استقبال کرده و خرسند باشد که بجای هزینه کردن و گماشتن عسس های ظاهر و پنهان و بازرس و... به طور رایگان به درد و ضعف مجموعه خود پی برده و برای اصلاح آن اقدام کند.

اما دریغ که چنین نیست و برخی می خواهند این واژه را نیز از معنا تهی کنند. انتظار مدیران ما از خبرنگاران ایفای نقش روابط عمومی و به‌به و چه چه گفتن‌های گاه بیهوده و کاذب و چشم بستن بر تمام ضعف‌هاست. در این میان اگر کسانی هم پیدا شوند که بخواهند بر خلاف این مسیر شنا کرده و به رسالت خود پایبند و بر عهدی که باخدای خود و مردم بر سر تعهد قلم، بسته‌اند، بایستند باید چون خروس بی‌محل که صدای بیداری است، صدای آن‌ها را به هر طریقی که می‌شود ساکت کرد.

اما حضرات غافل‌اند از اینکه امروز دیگر عصر، عصر ارتباطات است و اگر منفذ کوچکی را ببندند دریچه‌ای بزرگ‌تر در جای دیگر ایجاد می‌شود. لذاست که به صلاح ورزش کشور است که مدیران آن از آنچه که به‌درستی (نه تحلیل و نقدهای مغرضانه) بیان می‌شود استقبال کرده و از سخن راست نرجند. تهدید کردن و با تکیه زدن بر مصادر قدرت و اقتصاد و از آن‌ها حربه‌ای ساختن برای بستن دهان ها و شکستن قلم‌ها، تجربه نشان داده است که هیچ بهره‌ای ندارد و داستان را به‌ظاهر ختم می‌کند اما ماجرا از جایی شروع می‌شود که انتظار آن نمی‌رود. چرا این را نوشتم و بهانه چه بود. در یادداشتی دیگر خواهم گفت از فحاشان و عربده‌کشانی که گمان می‌کنند هنوز می‌توانند با تکیه‌بر فلان مسئول دست به تهدید بزنند، که چنین می‌کنیم و چنان و آنچه که در خانواده‌شان به یکدیگر می گفتند بر زبان بیاورند. می‌گوییم تا اگر اراده‌ای باشد آلوده زبانان از محیط پاک ورزش بیرون شوند حتی اگر دارای عناوینی باشند و یا رابطه ای با برخی مسئولان.

به قلم غلامحسین شعبانی