بلیت بخت‌آزمایی جام جهانی را ما بردیم

پرواز در ارتفاع پست

شناسه خبر : 1403
دوشنبه 01 مهر 1398 ساعت 03:44
رشته های ورزشی | توپ و تور
پرواز در ارتفاع پست

به گزارش منهای فوتبال، رفته بودیم جام جهانی بسکتبال بهترین نتیجۀ تاریخ را بگیریم اما افتادیم در دامن بخت و اقبال جام هجدهم. 

اول) یک حرف تکراری؛ «تیم خوبی داشتیم، حق‌اش بود در 16 تیم برترِ جدول جا خوش کند و تاریخ‌سازی کند، اما با اشتباه‌های کادرفنی تیم ملی بسکتبال نشد».

دوم) قانون بخت و اقبالی را که فیبا در این دوره در دامن تیم‌ها گذاشت، اثرات مستقیم‌اش به ما رسید و از این بابت خوشحالیم در«مسیر»، با آنگولا و فیلیپینِ بخت برگشته روبه رو شدیم. مقابل آنگولا دوباره رسیدیم به موقعیت 5 سال و 9 سال پیش بسکتبال ایران در جام جهانی که به آفریقایی‌ها نباخته بودیم و اما فیلیپین...

سوم) با این اوضاع اقتصادی کل اروپا را با 8 بازی دوستانه گشتیم و بعد دو تا بازی تدارکاتی دیگر چاشنی ورود به جام جهانی کردیم که چه، برویم فیلیپینِ بخت برگشته‌ای را ببریم که 4 سال آزگار نمی‌داند با خودش چند-‌چند است؟  
به دو بازی در «مانیل» که به قزاق‌ها و ما باختند هم اشاره نمی‌کنیم چون دلایل بخت برگشتگیِ بسکتبال فیلیپین آنقدر زیاد است که گُنده کردن بردِ فیلیپین در جام جهانی، کوچک کردن بسکتبال ایران است.

چهارم) با چند نفر بازیکن بَرنده رفته بودیم جام جهانی بهترین تیم آسیایی بشویم که شدیم اما از راه بازنده‌ها. عیب و ایرادی ندارد. این هم راه و رسم بازی‌هاست. وقتی فیبا، بلیت بخت‌آزمایی گذاشته، چرا ما نبریم، اما وقتی حرف‌اش می‌افتد که «اگر کادرفنی خارجی بود اینقدر انتقاد نمی‌شد»، قضیۀ از بخت برگشتگی فیلیپین و بلیت بخت‌آزمایی ما جدا می‌شود.

پنجم) مسافرت‌های شاهین‌طبع با تیم ملی (از زمان دستیاری بچیروویچ و بائرمن) از سال 2013 در بازی‌های رسمی و غیررسمی تا سال 2019، قاعدتاً باید یک مربی باتجربه و با کارایی بالا می‌ساخت تا 5 دقیقۀ آخر بازی با پورتوریکو دست بسکتبال‌مان را می‌گرفت.

حرف آخر) تحلیل هزینه-فایده یا فایده-هزینه.
فرقی نمی‌کند مربی ایرانی باشد یا خارجی بلکه هزینه‌هایی که شده و زمان و راهی که پیموده شده با استفاده کارکردی آن مدنظر است. با محاسبه و مقایسۀ مزایا و مخارج در دوره‌های مختلف فعالیت‌ها باید پرسید؛ آیا راهی که می‌رویم {مربی ایرانی/خارجی} بی عیب است؟

چگونه باید فضای نقد و بررسی نقاط قوت و ضعف و تجزیه و تحلیل بازی‌های تیم ملی را از فضای مملو از تبلیغاتِ چاپلوسانۀ بسکتبال، جدا کرد؟ آیا به لحاظ صرفه‌جویی در زمان و هزینه، بهترین نتیجه را در جام جهانی گرفتیم؟ آیا مبنایی برای کارهای‌مان داریم یا داخل روزمرگی‌ها به بردنِ فیلیپین قانع‌‌ایم و با پرواز در ارتفاع پست منتظریم ببینیم دیگران برای ما چه می‌کنند؟ آیا با مخارجی که بر فایده‌ها (حتی در مقیاس اجتماعی و بهره‌‌وری درست از نیروی انسانی) می‌چربد، امیدی به رهایی از این روزمرگی‌ها هست؟

افشین رضاپور