فدراسیون‌هایی که می‌سوزند و وزارتخانه‌ای که می‌افروزد

شناسه خبر : 13710
دوشنبه 01 دی 1399 ساعت 05:21
رشته های ورزشی | سایر رشته ها
فدراسیون‌هایی که می‌سوزند و وزارتخانه‌ای که می‌افروزد

تاریخ آموزنده است اما تنها برای کسانی که آن را درک کنند و بخواهند از تاریکی خارج شوند. انتخابات فدراسیون‌های ورزشی در 4 سال اخیر همیشه با شائبه مهندسی همراه بوده است. برگزیدگانی که اکثرا از میان کارمندان این فدراسیون انتخاب می‌شوند. این کارمندان به دو دسته تقسیم می‌شوند کارمندان پوششی و کارمندان اصلی که با همکاری هم می‌توانند به مقصود برسند.

منظور از کارمندان پوششی آن دسته از افرادی هستند که به عنوان سرپرست به فدراسیون‌ها می‌روند تا مسیر را برای کاندیدای اصلی هموار کنند. بریز و به پاش‌هایی که بعضا در زمان سرپرست‌ها رخ می‌دهد، می‌تواند بودجه یکساله فدراسیون‌ها را از بین ببرد. به کارگیری چنین سیاست‌هایی انفعال فدراسیون‌ها را در پی خواهد داشت که می‌توان به تعبیری از آن به عنوان فدراسیون‌هایی که می‌سوزند یاد کرد. اسامی هم در این میان ثابت است: نامنی، گواری، نیکوخصال و مقصودلو هم جزو آخرین افرادی است که جدیدا پس از دوره ریاست در فدراسیون اکنون به جرگه سرپرستان پیوسته است.

زمانی که مقصودلو به عنوان سرپرست فدراسیون بولینگ، بیلیارد و بولس منصوب شد، موجی از حواشی برای این فدراسیون پدید آمد. به گفته برخی از کارشناسان ضعف مدیریتی ایشان موجب شد بسیاری از حواشی موجود در آن دوران شکل بگیرد. اینکه مقصودلو را بر چه اساس و معیاری بر آن جایگاه گماردند مسئله‌ای است که تصمیم گیرندگان آن انتصاب باید پاسخ دهند. یکی از بحث برانگیزترین اخبار فدراسیون کبدی در زمان ریاست مقصودلو همان مسئله اجبار مربی تایلندی برای انداختن روسری بود که بتواند وارد سالن مسابقات شود. این اقدام به قدری شگرف بود که سبب آبروریزی وجهه ورزش کشور در سطح بین‌المللی شد و تا مدت‌ها مایه خنده  و تمسخردر رسانه‌های داخلی و خارجی بود. اکنون هم پس از این همه ناکامی و ایجاد حاشیه به سرپرستی فدراسیون اتومبیلرانی منصوب شد که احتمالا یکی دیگر از افرادی که در وزارتخانه اشتغال داشته کاندید منتخب شود. 

ممکن است یکی از دلایلی که ورزش کشور ما در کسب کرسی‌های بین‌المللی ناموفق عمل می‌کند همین مسئله عدم رعایت شایسته سالاری باشد. به هیج وجه به عقبه مدیریت افراد در تایید صلاحیت  احراز سمت‌ها توجهی نمی‌شود. 

در این ساز و کار فدراسیون‌ها یکی پس از دیگری می‌سوزند و این وزارت ورزش و جوانان است که می‌افروزد و به سرنوشت و عاقبت تصیمات خود توجهی نمی‌کند. بی توجهی وزیر ورزش به مسئله ثبات مدیریت و امور فدراسیون‌ها را در تعداد دیدارهایی که ایشان به طور خصوصی با روسا یا بازدید از محل فدراسیون‌ها داشته می‌توان جستجو کرد. در عوض دیدار سلطانی‌فر با پیشکسوتان سرخابی را مقایسه کنید. تمام فکر و ذکر وزارت ورزش در این سال‌ها فرار از استیضاح و توجه به فوتبال بوده است؛ فوتبالی که مدت‌هاست از آخرین افتخارآفرینی آن حتی در سطح آسیا گذشته است و صعود از مرحله مقدماتی انتخابی جام و جهانی هم به اما و اگر کشیده شده و این وضعیتی است که ورزش کشور در ماه‌های نهایی وزارت سلطانی‌فر با آن دست و پنجه نرم می‌کند.

به قلم: حسین محمدی