از رسول‌پناه تا محمود فکری

شناسه خبر : 13558
شنبه 08 آذر 1399 ساعت 09:01
رشته های ورزشی | پایه و پرمدال
از رسول‌پناه تا محمود فکری

برخی قاعده‌ها و سنت‌ها به شکلی کاملاً محکم در فرهنگ ما ریشه دوانده و فقط در درازنای زمان و زیست ما چهره عوض می‌کند. از جمله این اخلاق‌ها و عملکردها واگذار کردن امور به لحظات انتهایی و حل مشکلات و چاره‌اندیشی برای آن در هنگام کارد به استخوان رسیدن است. اصطلاح انجام کارها در دقیقه 90 دقیقاً از این امر ریشه گرفته است. در روزگار نوجوانی و جوانی این شیوه در درس خواندن ما تجلی پیدا می‌کند و درست شب امتحان به خاطرمان می‌رسد که چیزی به نام درس و امتحان وجود دارد.

بزرگتر که می‌شویم این تفکر شب امتحانی سایه خود را بر سایر و شاید گفت تمام امور ما می‌اندازد. هیچ ارتباطی هم ندارد که چه‌کاره باشیم و چقدر دانش و سواد داشته باشیم.

هرکدام از ما با لختی تأمل می‌توانیم نمونه‌های بسیاری از این امر و فرصت‌سوزی‌هایی که به خاطر این تعلل‌ها به وجود آمده، پیدا کنیم. نمونه آخر آن همین بحث کروناست. حالا پدیده‌ای به نام کرونا به یک سالگی رسیده است و مسئولان ما حالا که آمار کشته‌ها بالا رفته و زنگ خطر رسیدن به عدد چهار رقمی به صدا درآمده تصمیم گرفته‌اند که رفت و آمدهای شبانه را ممنوع و کارهای روزانه را کنترل کنند. آیا نمی‌شد این کار را زودتر انجام داد تا اینگونه جان هموطنان عزیزمان به خطر نیفتد؟ آیا حتما باید وضعیت اینقدر خطرناک و به قول آقایان از قرمز بگذرد و به سیاه برسد تا تصمیم‌های اینچنینی گرفته شود؟ آخر مگر می‌شود با شیوه انشاالله که گربه است مملکت‌داری کرد؟ بی‌تردید همه کسانی که قصور کرده و باعث کشتار این چنینی کرونا شده‌اند مقابل این جان‌ها مسئول هستند.

بگذریم، هنوز زمان اندکی از یادداشت کوزه سلطانی‌فر نگذشته بود که برای آن مدعا شاهدان جدیدی پیدا شد تا گواهی دهند که اگر تعلل کنیم و بخواهیم شب امتحانی برخورد کنیم این رشته سر دراز خواهد داشت.

در آن یادداشت نوشتیم که تا سلطانی‌فر وزیر است آش ورزش ما همین آش و کاسه آن نیز همین است. حالا می‌بینیم که همین هفته‌های اول لیگ برتر که هنوز بازی‌ها حساس هم نشده است سرمربی تیم استقلال آن حکایت را به وجود می‌آورد و سرمربی تیم پرسپولیس هم این داستان را. دو باشگاه فرهنگی که زیر نظر وزارت ورزش هستند. طبیعی است وقتی که سرپرست مدیرعاملی یک باشگاه پرطرفدار با ادبیاتی صحبت کند که حتی اسباب خجالت خود او شده و استعفا دهد و به دلیل دوستی با وزیر هیچ برخورد و بازخواستی از او نشود وضع ما بهتر از این نخواهد شد.

امروز محمود فکری را به خاطر آن حرف‌ها احضار کرده‌اند. کاری خوب و پسندیده اما چرا یک نفر رسول‌پناه را احضار نکرد و برای او هیچ جریمه‌ای در نظر نگرفت؟ آیا به صرف داشتن روابط خاص با وزیر باید حاشیه امن داشت و هرکاری انجام داد؟ آیا چنانکه گفتیم باز هم باید ضعیفان قربانی و رابطه‌داران با منابع قدرت در حاشیه امنیت قرار گیرند؟ فکری و فکری‌ها نگاه به بالادستی‌های خود دارند. وقتی آن داستان میان دو مسئول بالای استقلال به وجود آمد و آن ادبیان سخیف توسط رئیس هیأت مدیره پرسپولیس و هیچ برخوردی هم با هیچ‌کس نشد و بلکه آقایان، محکم در مناصب خود نشستند نباید چنین صحنه‌هایی را شاهد بود؟ آقایان مسئول که نمی‌دانیم چرا روزه سکوت گرفته‌اند و در چنبره زد و بندهای سیاسی، فرهنگ ورزش را قربانی می‌کنند، اگر سریع‌تر فکر اساسی نکنید، مطمئن باشید فردا و فرداها شاهد گسترش این بی‌اخلاقی‌ها در دیگر رده‌های فوتبال و سپس سایر رشته‌ها خواهیم بود.

امیدی به آقای سلطانی‌فر نیست چراکه به نظر می‌رسد مهم‌تر از فرهنگ و ورزش برای ایشان اصل و اولویت، دادن پست و منصب به دوستان و حفظ آن‌ها به هر قیمتی است؛ اما سوال اساسی از مجلس و نهادهای نظارتی و مسئولان بالاتر است که باید چه بر سر ورزش بیاید تا از خواب بیدار شوند و صدای زنگ خطر را بشنوند؟